بهائیت بازوی پرتحرک امپریالیسم و سوسیالیسم

خبرگزاری فارس , 16 مهر 1390 ساعت 19:59

دوران آیت‌الله آقانجفی اصفهانی دوران رشد فرقه ضاله بهائیت بود که با به وجود آوردن مرجع بیداری اسلامی نفوذ فرقه بهائیت با رهبری روحانیت مرجع سرکوب شد اما، بهائیت با رشد خود همچنان بازوی پرتحرک امپریالیسم و سوسیالیسم است.


در محل خانه مشروطیت اصفهان همایش مرجع بیداری اسلامی بزرگداشت یکصدمین سالگرد وفات آیت‌الله آقانجفی اصفهانی برگزار و به ابعاد مختلف شخصیتی و نیز نقش وی در بیداری اسلامی پرداخته شد.

در این همایش استاد علی ابوالحسنی (منذر) محقق تاریخ به اصول سیاست و مبارزه آقانجفی علیه فرقه‌های ضاله بابیت و بهائیت پرداخت و اظهار داشت: در زمان زندگی آقانجفی، روس‌ها پشت سر قضیه قراردادها قرار داشتند.

وی با بیان اینکه روحانیت شیعه را از این طریق می‌خواستند تضعیف کنند، افزود: با وجود فرقه بهائیت که تازه جایی برای نفوذ خود لازم داشت روز به روز به تحریکات خود با حمایت بیگانگان اضافه کرد.

ابوالحسنی به تشریح ماجرای نفوذ روس‌ها در اصفهان و تحرکات ظل‌السلطان پرداخت و تصریح کرد: در آن زمان یک‌سری در کنسولگری روسیه تحصن می‌کنند و این جا است که در اصفهان دور کنسولگری را گرفته و خواستار درخواست رسمیت از سوی ظل‌السلطان برای نفوذ بیشتر می‌شود.

وی با بیان اینکه آقانجفی، ظل‌السطان را طبل میان تهی خطاب می‌کرد، اضافه کرد: در همین موقع بود که وی مردانه به میدان آمد و با اصول سیاست و تدبیر خوب خود مدیریت کرد.

این محقق تاریخ تاکید کرد: استعمارگران همیشه وضعیت را تست و برای اینکه جهان اسلام را تخریب کنند بر روی تفکرات کار می‌کنند، چنانچه با واکنش سریع و تند روبه‌رو شوند عقب‌نشینی و اگر بدانند که رها و خیلی جدی گرفته نشده‌اند به تخریب خود ادامه می‌دهند.

وی به نفوذ بهائیت در محلات اصفهان اشاره کرد و گفت: فرقه بهائیت امروزه بازوی پر تحرک امپریالیسم و سوسیالیسم شده است.

ابوالحسنی بیان کرد: بر اساس آن تجربیات گذشته در مبارزه همه جانبه با فرقه بهائیت، امروزه به دانش افرادی چون آقانجفی نیازمندیم.

در ادامه این همایش تخصصی، علی کرباسی‌زاده به جایگاه سیر و سلوک آقانجفی در عرفان نظری شیعه پرداخت و افزود: عرفان و تصوف هر دو یکی است اما در برخی از کتاب‌ها بر اثر کج‌سلیقگی برخی بزرگان این دو را به ویژه در دوره صفوی جدا از هم می‌دانند.

وی با بیان اینکه برخی صوفیان قزلباش رساله‌هایی را علیه عرفان و تصوف نگاشته‌اند، گفت: در مقابل بدعت‌های دوران صفوی علیه عرفان و تصوف در مکتب فلسفه اصفهان که میرداماد، میرفندرسکی و شیخ بهایی سردمدار آن بودند، عرفانی به‌عنوان سیر و سلوک عقلی مطرح شد که متأثر از قرآن عقلی بود.

این استاد دانشگاه اصفهان تصریح کرد: اگر عرفان را به چهار دسته تقسیم کنیم به محدثانی بر می‌خوریم که به مکاشفات و شهوداتی نائل شدند اما برخی از آنها در عرفان عملی دستی نداشته‌اند.

وی ادامه داد: در آن زمان سه جریان عرفان که رسماً پیرو سلسله عرفان شده که اعضای آن افرادی بوده که گرایش عرفانی قوی دارند و دسته سوم که خاندان آقانجفی اصفهانی است بیانگر این است که با برخی سلسله‌ها ارتباط داشتند.

کرباسی‌زاده با بیان اینکه بر خلاف برخی از علما که وقتی به عرفان رو می‌آورند، منزوی می‌شوند، آقانجفی اهل سیاست است و بیشتر در صحنه‌های سیاسی حضور دارد.

وی از دیگر خصوصیات سیر و سلوک را رفتار بسیار آشکار دانست و اضافه کرد: آقانجفی از پنهان کاران و گوشه نشینان نبود.

استاد دانشگاه اصفهان بیان کرد: آقانجفی تصوف را در چهار کلمه تا، صا، واو و فا می‌دانست که (تا) شامل توازن، تذکره، تذهیب، تقوا، تواضع و تبصره؛ (صا) شامل صبر، صوفی، صلاح، صفا؛ (واو) شامل ورد، وصول و (فا) شامل فقر، فنا و فراست است.

وی ادامه داد: آقانجفی شیعه صوفی بود و نه صوفی محض و نه عارف محض، بلکه ترکیبی از هر دو بود.

کرباسی‌زاده با بیان اینکه خلع بدن ادعای بسیار بالایی است، افزود: آقانجفی در مقام یک عارف دارای توانایی خلع بدن بوده است.

وی در نتیجه صحبت‌های خود بیان کرد: آیت‌الله نجفی در سلسله سلوک به مرحوم محمد بیدآبادی با سه واسطه عرفا بر می‌گردد.

در بخشی دیگر از این همایش آیت‌الله مهدوی، محقق و نویسنده به تحلیل نامه رئیس بهائیت به آقانجفی پرداخت و به تبعید وی به تهران در زمان سید جمال‌الدین اسدآبادی اشاره و اظهار کرد: سید جمال‌الدین اسدآبادی در مورد اتحاد اسلام کار کرده است.

وی افزود: در آن زمان بهائیت، جهان اسلام را از دو طرف مورد حمله قرار داده بود و نقطه تمرکزش در اصفهان وجود داشت.

این محقق و نویسنده تصریح کرد: فرقه بهائیت در بخشی از این نامه به معرفی خود پرداخته است.

در بخش دیگری از این همایش اصغر طاهرزاده محقق و غرب‌شناس برجسته به توحید زعمای دین و توحید تمدن اسلامی حاکمیت فقه الهی پرداخت و افزود: حاکمیت الهی در زمان غیبت علمای الهی به دستور خدا به حاکمان اسلامی که توانایی اداره جامعه را دارند گذاشته و بر آنان واجب است که به این امر اقدام کنند.

وی تصریح کرد: حرکت تاریخی آقانجفی و نیز حاکمیت سایر علمای ولایت فقیه واجب کفایی است، زیرا خداوند در این کار مدد خاص قرار داده است.

این محقق و غرب شناس برجسته ادامه داد: باید جایگاه دینی و ابزار حرکتی آیت‌الله نجفی را بشناسیم زیرا در حاکمیت، ولایت و هدایت نهفته است.

طاهرزاده به تشریح ولایت تکوینی و تشریعی پرداخت و تصریح کرد: پشتوانه تاریخ‌سازی ولایت امام خمینی (ره)، آیت‌الله نجفی بود که تفکرات آن نیز از ولایت اهل‌بیت (ع) صورت گرفته است.

وی با بیان اینکه جایی که انسان ولایت دارد حق تصرف هم دارد، گفت: باید به تشریح تفکرات آیت‌الله نجفی در باب ولایت‌پذیری بیشتر پرداخت.

در ادامه این همایش حجت‌الاسلام علی باقری، استاد حوزه علمیه به مکتب فقهی آقانجفی اشاره و خاطرنشان کرد: مکتب فقهی آقانجفی تحت‌الشعاع مبارزات و جهاد الهی قرار دارد که در ۱۲ مورد قابل بررسی است.

وی با بیان اینکه جایگاه فقهی مرحوم علامه نجفی در ۱۰۰ عنوان و نیز رساله‌های کوچک بیان شده است، اضافه کرد: یکی از موارد مورد بررسی آن فقه امامیه است که در دو مجلد تحقیق شده و بالغ بر یک‌هزار صفحه نگاشته شده اما همچنان محجور مانده است که نیاز به پردازش بیشتر دارد.

استاد حوزه علمیه در بخشی از صحبت‌های خود به خانواده این عالم بزرگ پرداخت و گفت: از نظر علمی خاندان شیعه مرحوم شیخ محمد نجفی بسیار شناخته شده است.

وی در ادامه به بررسی مکتب فقهی آقانجفی به بحث علم فقه وی پرداخت و ادامه داد: در این علم فرد باید در مقابل استاد، شاگردی کند که آقانجفی بسیار از اساتید بزرگی بهره برده است.

باقری مرجعیت دینی و جایگاه این مرد بزرگ را بسیار ممتاز دانست و افزود: پنج مرجع بزرگ در زمان وی وجود داشته‌اند که از مظهر این افراد بهره علمی برده است.

وی بیان کرد: هر چند ابعاد مختلف شخصیت این مرد بزرگوار بررسی شده است اما به جایگاه رجالی و موقعیت اجتماعی این فرد هنوز پرداخته نشده است که جا دارد به این ابعاد شخصیت وی بیشتر پرداخته شود.


کد مطلب: 188

آدرس مطلب: http://armageddon.ir/vdcakan6149na.5k4.html

آرماگدون
  http://armageddon.ir