در داستان بخش یک نفره بازی کاراکتر اصلی، شخصی به نام بلکبرن، گروهبان نیروی تفنگداران دریایی آمریکاست که کاربر کامپیوتری را به عنوان بازیکن، در طول بازی برای دستگیری یک مأمور گروه آزادی و مقاومت مردمی، که یک ایرانی به نام سلیمان است، با خود همراه میکند/ برای نزدیک تر شدن کاراکترهای این بازی با ایران ، در بخشی بازیگران به زبان فارسی صحبت می کنند.
بازی کامپیوتری «بتلفیلد ۳»، که از جمله بازیهای کامپیوتری شرکت EA است، در سناریویی ظریف، به سیاستهای آینده نزدیک غرب میپردازد.
به گزارش «آرماگدون»، در بخش نبرد تکنفره این بازی، شخصیت اول داستان، گروهبانی آمریکایی است که به همراه ارتش آمریکا به ایران حمله میکند و در نبردی در مقابل نیروهای روس، درصدد است تا مانع از انجام یک عملیات تروریستی هستهای در نیویورک شود.
بنا بر این گزارش، «بتلفیلد ۳» از آخرین دستاورد دنیای موتورهای گرافیکی، یعنی Frostbite ۲ بهره میبرد، که به کمک آن صحنهها و کاراکترهای بازی بسیار واقعی به نظر میرسند.
داستان بازی چیست ؟
در داستان بخش یک نفره بازی کاراکتر اصلی، شخصی به نام بلکبرن، گروهبان نیروی تفنگداران دریایی آمریکاست که کاربر کامپیوتری را به عنوان بازیکن، در طول بازی و در تلاش و جستوجو برای دستگیری یک مأمور گروه آزادی و مقاومت مردمی، که یک ایرانی به نام سلیمان است، با خود همراه میکند.
سلیمان دو چمدان هستهای روسی را با خود حمل میکند و درصدد است که آنها را در پاریس و نیویورک منفجر کند. به تدریج و در طول بازی، کاربر متوجه میشود که تفنگداران آمریکایی برای محافظت و تأمین امنیت اهداف اطلاعاتی راهبردی، رهبری و اجرای چندین عملیات سری و کوچک مقیاس نظامی را برای حمله به شهرهای ایران در دستور کار خود قرار داده است؛ کاراکتری که کاربر، ایفای نقشش را در بازی به عهده می گیرد، در جریان یکی از این عملیاتها قرار میگیرد؛ عملیاتی که در آن، قرار است پنجاه هزار نیروی تفنگدار آمریکایی به تهران حمله کنند تا بتوانند بی آنکه حساسیت کسی را برانگیزند، به دنبال مأمور دوجانبه روسها، یا همان سلیمان ـ که یک تروریست نابغه است ـ بگردند.
در همین مأموریت، شما متوجه این نکته میشوید که سلیمان در حقیقت هر سه چمدان هستهای را به دست آورده که یکی از آنها، هنوز در ایران است و شما آن را درست در کنار دو نقشه از دو شهر پاریس و نیویورک پیدا میکنید. اندکی بعد مطلع کاربر متوجه میشود که انفجاری اتمی در پاریس رخ داده است و هشتاد هزار نفر کشته میشوند.
بر پایه این گزارش، در پاسخ به این فاجعه، آمریکا با همه قدرت به ایران حمله میکند و در مأموریت بعد کاربر، در نقش یک راننده تانک، به همراه یک گردان کامل تانک، به عنوان بخشی از یورشهای سهگانه هوایی، زمینی و دریایی، به ایران حملهور میشود.
در همین حین، گروهبان بلکبرن ناامیدانه تلاش میکند تا بتواند پیش از انفجار سومین چمدان در نیویورک، سلیمان را به دام اندازد. با فرود دهها هزار چترباز روس که به سرتاسر ایران گسیل شده و از پشتیبانی جنگندههای میگ روسی در آسمان و تانکها در روی زمین برخوردار بودند، عرصه نبرد در ایران، برای نیروهای آمریکایی بدل به جنگی تمام عیار میشود.
و سرانجام گروهبان بلکبرن موفق میشود که جلوی وقوع انفجار اتمی در نیویورک را بگیرد. اما این مهم تنها زمانی رخ میدهد که کاربر به عنوان بازیکن، وادار شده به همرزم تفنگدار خود شلیک کند و با کشتن او، مانع اجرای سناریوی به اصطلاح «مرگ میلیونها نفر» شود و همینطور احتمال رخ دادن انبوهی از ویرانیهای فاجعهآمیز در سرتاسر جهان را به دست نیروهای اهریمنی از بین ببرد.
مسأله مهم در این بازی آنجا نهفته است که روشی که آنها برای روایت منفصل و فلشبکگونه داستان برگزیدهاند، حضور و نقش شخصیتهای وزارت امنیت داخلی آمریکا را از آغاز تا پایان، کمرنگ کرده و به حاشیه میراند، به گونهای که بازیکن به کلی از این حقیقت غافل میماند که بازیگر داستانی است درباره جنگ با روسیه، در خاک ایران و پیرامون سلاحهای اتمی که قرار است، کل مغربزمین را نابود کند.
گفتنی است، این بازی در تاریخ ۲۵ اکتبر ۲۰۱۱ منتشر شده است؛ درست زمانی که فشار ها علیه ایران افزایش یافته است و انبوهی از سربازان آماده به خدمت آمریکا در کویت مستقر شدهاند.
www.armageddon.ir/images/docs/files/000000/nf00000250-1.flv