در حالی که مسلمانان آمریکا کمتر از 1 درصد جمعیت این کشور را تشکیل می دهند؛ دستگاه عریض و طویل اسلام هراسی همیشه از گسترش این دین و به طبع آن آنچه که حرکت های بنیادگرایانه در آمریکا می خواند؛ ابراز نگرانی کرده و به ظاهر در تلاش است جلوی گسترش و نفوذ اسلام در آمریکا را بگیرد.
به گزارش «آرماگدون» ، سال هاست که صحنه گردانان اسلام هراسی به انحاء مختلف سعی در تخریب وجهه دین اسلام و معتقدین به آن در دنیای غرب دارند. در حالی که مسلمانان آمریکا کمتر از ۱ درصد جمعیت این کشور را تشکیل می دهند؛ دستگاه عریض و طویل اسلام هراسی همیشه از گسترش این دین و به طبع آن آنچه که حرکت های بنیادگرایانه در آمریکا می خواند؛ ابراز نگرانی کرده و به ظاهر در تلاش است جلوی گسترش و نفوذ اسلام در آمریکا را بگیرد. اما واقعا هدف چنین چیزی است؟! بدبینی مردم آمریکا و دنیای غرب به اسلام و مومنین به آن به نفع کیست؟ آیا با نفرت پراکنی علیه مسلمانان امنیت ملی آمریکا تامین می شود؟!
طبق نظر سنجی های انجام شده نزدیک به ۴۰ درصد مردم آمریکا دیدگاه خوبی نسبت به اسلام و مسلمین ندارند و اذیت مسلمین در ایالت های مختلف این کشور روز به روز بیشتر می شود و جالب توجه است که دستگاه اسلام هراسی به هیچ وجه اجازه به ثمر نشستن تلاش های انجام گرفته برای زدودن خصومت ها و کج فهمی های احتمالی را نیز نمی دهد و هرگاه تب اسلام ستیزی کاهش می گیرد با طرح و نقشه و برنامه جدیدی وارد میدان شده و از سرد شدن کوره سیاسی اسلام ستیزی جلوگیری می نماید. گروه های اسلامی و مسیحی فراوانی در آمریکا وجود دارند که به مقابله با اسلام هراسی می پردازند اما با تمام تلاش خود در برابر هجم حامیت مالی یهود نمی توانند کاری از پیش ببرند. کوره اسلام ستیزی سال هاست که با دم مسموم صهیونیزم گرم نگه داشته شده و در طی ماه های اخیر پس از عملیات تروریستی کاملا مشکوک و به احتمال قوی خود ساخته، علیه سفیر آمریکا در لیبی ابعاد جدیدی یافته است.
گروه های آمریکایی طرفدار صلح:
مسیح را چه کسانی آزردند؟!
اسلام دشمن ما نیست!
بعد از اجرای موفقیت آمیز نمایش یازده سپتامبر به کارگردانی مشترک یهود و مسیحیان صهیونیست، اسلام ستیزی در جامعه آمریکا به اوج خود رسید. اما تا سال ۲۰۱۰ از شدت این موج کاسته شد و تعداد حملات علیه مسلمانان فروکش کرد. بر اساس امارهای FBI در سال ۲۰۰۱ حدود ۵۰۰ حمله به مسلمانان گزارش شده بود که این تعداد در سال ۲۰۰۹ به ۱۰۷ حمله کاهش یافت. در سال ۲۰۱۰ این حمله ها به ۱۶۰ مورد افزایش یافت که همزمان با شدت گرفتن فعالیت های اسلام هراسی بود. هم اکنون نیز صدها پرونده در مورد اذیت مسلمانان در آمریکا در شورای روابط اسلامی آمریکا مفتوح است. در بین مردم دیگر شنیدن و دیدن اعمال خشونت علیه مسلمانان برای آمریکایی ها عادی شده و اتفاقی قابل انتظار است که کسی در مورد آن حساسیتی نشان نمی دهد.
دیوارنویسی های اسلام ستیزانه در ساختمان های مربوط به مسلمانان آمریکا
آمریکایی ها در ایجاد جو هراس از یک ملت یا عقیده تجربیات تاریخی فراوانی دارند. در طی جگ جهانی دوم دولت آمریکا محدودیت بزرگی را علیه ژاپنی ها و ژاپنی تبارهای ساکن آمریکا به کار بست. تا جایی که ۱۰۰ هزار نفر از آن ها را به زندگی در کمپ هایی مجبور کرد که تحت کنترل شدید نیروهای امنیتی بود. هرچند به ظاهر تبعیض نژادی علیه ژاپنی تبارها پس از جنگ به اتمام رسید؛ اما آن ها با مشکلات فراوانی رو به رو بودند که ناشی از تصویر ذهنی باقی مانده از دوران جنگ در مورد ژاپنی ها بود. در عصر حاضر نظام آمریکا در حال تکرار این تجربه در مورد مسلمانان است با این تفاوت که خشونت علیه مسلمانان در طول بیش از یک دهه به طور سیستماتیک ادامه پیدا کرده است و نقطه پایانی نیز برای آن متصور نیست. اسلام هراسی و مسلمان ستیزی در آمریکا تا جایی پیش رفته است که حتی جان کسانی که دارای لباس و ظاهری شبیه به اعراب مسلمان هستند نیز در امان نیست. در طی سال های گذشته ده ها نفر از سیگ های هندی ساکن آمریکا به دلیل داشتن ریش و چیزی شبیه به عمامه که بر سر می گذارند از طرف افراد تحریک شده از سوی اسلام ستیزان مسلمان فرض شده و در نتیجه کشته شده اند.
در سال های اخیر اسلام ستیزان به برپایی کمپین های مقابله با مسجد سازی در آمریکا می پردازند.
صهیونیست ها از هر فرصتی برای تشدید جو اسلام هراسی در آمریکا بهره می برند. برای مثال در طی انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۰۸ نومحافظه کاران با به راه انداختن شایعه ای در مورد مسلمان بودن اوباما توانستند حاشیه های فراوانی ایجاد کنند. این پروژه تبلیغاتی در حدی با قدرت اجرا شد که کولین پاول در یک مصاحبه تلویزیونی اعلام کرد: «اوباما مسلمان نیست. مسیحی است و همیشه هم یک مسیحی بوده است». برای اسلام ستیزان مسلمان بودن یا مسیحی بودن اوباما مهم نبود. مهم این بود که از رویداد گسترده ای همچون انتخابات ریاست جمهوری که در سطح ملی مطرح بوده و توجه اکثر مردم را به رسانه ها جلب کرده است؛ برای پراکندن بذرهای اسلام هراسی در افکار عمومی استفاده شود و مسلمان بودن یا نبودن کسی در یک سطح ملی مورد بحث قرار گیرد. در واقع پروژه اسلام هراسی در تلاش برای افزودن یک بار معنایی منفی به مسلمان بودن افراد در افکار عمومی آمریکا بوده است.
نزدیک به ۴۰ درصد آمریکایی ها نظر خوبی نسبت به اسلام ندارند.
پنتاگون اسلام هراسیریشه های اسلام هراسی در آمریکا را می توان تا گروه کوچک اما بسیار قدرتمند از نظر مالی و ارتباط با ارکان سیاست و سرمایه پیگیری کرد. عده ای از کارشناسان خبره یاوه بافی و شایعه سازی این گروه را تشکیل می دهند که در خدمت لابی اسرائیل در آمریکا بوده و با ایجاد ذهنیت ضد اسلامی در مردم آمریکا اذهان عمومی این کشور را به نفع اسرائیل مدیریت می کنند. بر اساس گزارشی که در سال ۲۰۱۱ از طرف مرکز پیشرفت آمریکایی (Center for American Progress ) منتشر شد؛ شبکه ای از خادمان اسرائیل در آمریکا تامین کننده و تشکیل دهنده اصلی دستگاه غلط انداز و شعبده پرداز اسلام هراسی در دنیای غرب هستند.
استیون امرسون، از مهمترین بازیگران پروژه های اسلام هراسی
فرنک گافنی (Frank Gaffney) عضو مرکز سیاست امینتی؛ دیوید اورشلیمی (David Yerushalmi) عضو اجتماع آمریکائیان برای موجودیت ملی؛ دنیل پایپس (Daniel Pipes) از فوروم خاورمیانه؛ رابرت اسپنسر (Robert Spencer) که مدیر سایت دیدبان جهاد و توقف اسلامی سازی آمریکا است؛ و استیون امرسون (Steven Emerson) که از اعضای سازمان پروژه بازجویی تروریسم است؛ ۵ نفری هستند که اضلاع پنتاگون اسلام هراسی را در آمریکا به وجود آورده اند. این پنتاگون مورد حمایت ویژه صهیونیست ها و سرمایه داران یهودی و نیز پادوهای رسانه ای ایشان است. میلیاردر آمریکایی شلدون گری ادلسون (Sheldon Gary Adelson)، کارشناس تروریسم اوان کلمن (Evan Kohlmann)، جنیفر رابین (Jennifer Rubin) رزونامه نگار و راشل آبرامز (Rachel Abrams) از بنیان گذاران کمیته اضطرار اسرائیل و دیوید هورویتز (David Horowitz) حلقه حمایتی پیرامون پنتاگون اسلام هراسی مذکور را می سازند. در ادامه به معرفی عده ای از این افراد می پردازیم.
رابرت اسپنسردیوید هورویتز که یک یهودی محافظه کار شناخته شده است منابع مالی لازم برای رابرت اسپنسر را فراهم می کند تا سایت دیدبان جهاد به کار خود ادامه دهد. دیدبان جهاد یک پایگاه نفرت پراکنی علیه مسلمانان است که در کنار مجله ضد اسلامی فرونت پیج (FrontPage) مورد حمایت مالی هورویتز است. هورویتز با جمهوری خواهان رابطه نزدیکی دارد و از برنامه های آنها نیز حمایت مالی می کند. سایت های تحت مدیریت اسپنسر نقش فراوانی در پیشبرد اسلام هراسی در دنیای غرب داشته است.
رابرت اسپنسر
برای مثال آندرس برویک که طی یک عملیات تروریستی در نروژ ۷۷ نفر را کشت در نوشته های شخصی خود به کرات از نام سایت های مربوط به اسپنسر و نوشته های او تعریف و تمجید کرده است. تلاش های اسپنسر و همکارانش که با حمایت مالی یهود انجام می گیرد موجب تغییر نگاه مردم و سیاست مداران آمریکا به مسلمانان شده و اسلام هراسی را به یک ذهنیت غالب در جامعه آمریکا تبدیل کرده است. سیاست مداران آمریکا نوشته ها و عقاید اسپنسر را طوطی وارانه در غالب صحبت از امنیت ملی تکرار می کنند.
فرنک گافنیبنیان گذار مرکز سیاست امنیتی است و به خاطر عقایدش در مورد توطئه گری مسلمانان علیه آمریکا معروف است. او مسلمانان را در آمریکا عامل چیزی که آن را «جهاد مخفی» نامیده می داند. گافنی معتقد است اسلام و شریعت برنامه ای مخفی برای نفوذ در نظام و جامعه آمریکا دارد تا ساختار، ارزش ها و آزادی های موجود در آمریکا را منهدم سازد.
گافنی هم مانند دیگر اضلاع پنتاگون اسلام ستیزی به گونه ای نگران موجودیت اسرائیل است و به شدت از احزاب تند روی صهیونیستی همچون حزب لیکود طرفداری می کند. او بارها علیه خوش رفتاری (؟!) و نزدیکی اوباما با مسلمانان سخن گفته است و این که اوباما اجداد مسلمان داشته مورد بهره برداری تبلیغاتی گافنی قرار گرفته است. برای مثال گافنی می گوید اوباما در قبال اسرائیل سیاستی همچون نیاکان خود [اشاره به اجداد مسلمان اوباما] در پیش گرفته است و بعید نیست که حتی یک حمله نظامی احتمالی به اسرائیل را نیز نادیده بگیرد!
او در برنامه های رادیویی و تلویزیونی فراوانی شرکت کرده و به نفرت پراکنی علیه مسلمین می پردازد. گافنی کتابی با نام «شریعت: تهدیدی برای آمریکا» نوشته است که آکنده از یاوه سرایی ها و اسرائیلیات است. مرکز سیاست امنیتی که تحت رهبری او کار می کند بخشی از لابی یهود در آمریکاست که سیاست های تقویت اسرائیل را پیگیری می کند.
فرنک گافنی
نوشتن در مورد سیاست های امنیت ملی در واشنگتن پست فرصت دیگری برای گافنی فراهم کرده است تا پیش نیازهای اسلام هراسی را در ذهن مخاطب های خود بکارد. گافنی نیز همچون اسپنسر از حمایت مالی فراوان یهود و سازمان های وابسته به آن برخوردار بوده است. استیون امرسون یکی از پشتوانه های مالی گافنی است که فقط در سال ۲۰۰۹ مبلغ ۴ میلیون دلار در اختیار او قرار داده بود تا برای تبلیغ و سیاه نمایی علیه مسلمانان هزینه کند.
بنیاد اسکایف طی ده سال ۳ میلیون دلار به گافنی کمک کرده است و بنیاد فایربوک نیز از ۲۰۰۲ تا ۲۰۰۹ مبلغ ۲۰ میلیون دلار به گافنی پرداخته است. گافنی یک میلیون دلار دیگر از بنیاد برادلی و ۴۰۰ هزار دلار نیز از بنیاد بکر برای پروژه های اسلام ستیزی دریافت کرده است.
راشل آبرامز همسر وزیر خارجه سابق آمریکا، الیوت ابرامز است. یکی از سه بنیان گذار اصلی کمیته اضطرار اسرائیل است. برنامه های او بر معرفی و تبلیغ سیاست مداران طرفدار اسرائیل در آمریکا به عموم متمرکز است. او در وبلاگش طرفداری فراوان و مقدس مابانه ای از اسرائیل انجام می دهد و به سیاست مداران میانه رو حمله می کند. با تلویزیون ها و روزنامه های مختلف ارتباط نزدیکی دارد و از طریق عوامل و همفکران خود در این رسانه ها علیه هر کسی که از نظر او حمایت کافی از اسرائیل نمی کند؛ اقدام می نماید.
آزردن مسلمانان کار خوبی نیست.
برای مثال جنیفر روبین از عوامل آبرامز در واشنگتن پست است که نوشته های فراوانی علیه سیاست مداران آمریکایی دارد. روبین در نوشته هایش از گروه های مسیحیان صهیونیست حمایت کرده و همگان را به مبارزه با تروریست های مسلمان دعوت می کند. راشل آبرامز روابط نزدیکی با حزب لیکود آمریکا دارد و با لابی های خود منابع مالی فراوانی برای هسته مرکزی اسلام هراسی فراهم می کند.
دنیل پایپسپایپس علی رغم دیگر پادوهای پروژه اسلام هراسی در آمریکا باسواد است. او مطالعات دانشگاهی فراوانی در مورد اسلام و جهان عرب دارد. او بنیان گذار فوروم خاورمیانه است. مرکز پیشرفت آمریکایی در گزارش خود پایپس را شخصیت آکادمیکی معرفی می کند که به خدمت پروپاگاندای اسلام ستیزی در آمده است. او تحصیلات خود را در دانشگاه هاروارد به اتمام رسانده و در طی دوران تحقیقش سه سال در مصر بوده است. او زبان عربی و قرآن را در مصر آموخته و خودش اعتراف می کند که قرآن تحسین او را برای دین اسلام برانگیخته است.
روزنامه واشنگتن پست در سال ۱۹۸۳ طی مقاله ای که به معرفی یکی از کتاب های پایپس می پرداخت نوشت؛ هرچند او اسلام را تحسین می کند اما رفتار مغرورانه و اهانت آمیزی با اسلام دارد. او در آثارش از اسلام رادیکالی سخن به میان می آورد که در تلاش برای نفوذ در آمریکاست و باید برای مهار و خفه کردن آن کوشید. او در مورد مسلمانان کنونی بسیار مجادله آمیز برخورد می کند و در مناقشات خاورمیانه همیشه طرفدار اسرائیل است. برخی از همکاران دانشگاهی او معتقدند که پایپس و دیگر یهودیان رادیکال طرفدار صهیونیزم در مسیری شئونیستی گام بر می دارند که حتی از آنچه که ایشان خطر مسلمانان رادیکال می نامند نیز برای آمریکا خطرناک تر و مدهش تر است.
دنیل پایپس؛
یهودی تندوریی که طراح پشت صحنه کاریکاتورهای توهین آمیز روزنامه های دانمارک بود
پایپس فوروم خاورمیانه را در ۱۹۹۰ بنا نهاد اما این سازمان بعد از حملات یازده سپتامبر بود که شروع به فعالیت های اسلام ستیزی کرد و هزاران کار تبلیغاتی را بر مبنای چیزی که خطر اسلام و مسلمانان برای آمریکا می خواند انتشار داد. پایپس نگرانی شدیدی از نفوذ قوانین شریعت اسلام در آمریکا ابراز می دارد و معتقد است این بخش از خطر اسلام حتی از عملیات های تروریستی هم گسترده تر و عمیق تر است.
................................................................................
منابع و مآخذ:http://thinkprogress.org/politics/۲۰۱۱/۰۸/۲۶/۳۰۴۳۰۶/islamophobia-network/?mobile=nc
http://www.islamophobia-watch.com/
http://www.redstate.com/jeff_emanuel/۲۰۱۱/۰۸/۲۶/exacerbating-the-perception-problem-center-for-american-progress-chronicles-the-american-rights-decade-of-baseless-aggression-against-islam/
http://www.globalresearch.ca/us-funds-groups-to-peddle-islamophobia/۲۶۲۷۴
http://www.islamophobiatoday.com/tag/usa/
http://www.councilforthenationalinterest.org/israellobby/promoting-islamophobia
http://thinkprogress.org/politics/۲۰۱۱/۰۸/۲۶/۳۰۴۳۰۶/islamophobia-network/?mobile=nc
http://pulsemedia.org/۲۰۱۱/۰۸/۲۷/center-for-american-progress-exposes-u-s-islamophobia-network/
http://www.americanprogress.org/issues/security/news/۲۰۱۲/۰۹/۱۴/۳۸۰۴۴/anti-islam-zealots-undermine-american-values/
http://www.eurasiareview.com/۱۳۰۸۲۰۱۲-institutionalized-islamophobia-in-us-oped/
http://www.islamophobia-watch.com/
http://www.americanprogress.org/issues/religion/report/۲۰۱۱/۰۸/۲۶/۱۰۱۶۵/fear-inc
www.americanprogress.org/issues/۲۰۱۱/۰۸/pdf/islamophobia.pdf