به گزارش «آرماگدون» ، انتشار خبر حمله یك مهاجم ناشناس به یك نظامی فرانسوی، درحالی كه افكار عمومی جامعه غرب تحت تأثیر حادثه تروریستی هفته گذشته لندن و كشته شدن یك سرباز انگلیسی قرار داشت، تردیدها درباره آغاز دور تازه‌ای از اسلام هراسی در غرب را به واقعیت نزدیك ساخته است.
این دو حادثه اگر در كنار حادثه مشكوك تروریستی بوستون آمریكا كه ماه گذشته رخ داد و عاملان آن، دو مسلمان چچنی معرفی شدند، قرار داده شوند تردیدی نمی‌ماند كه توطئه تازه‌ای بر ضد اسلام و تخریب وجهه مسلمانان به جریان افتاده است.
دو حادثه لندن و بوستون آمریكا از آن حیث اهمیت دارند كه مهاجمان آن دو حادثه رسماً مسلمانان معرفی شده‌اند. در بوستون، آنچنانكه منابع دولتی و رسانه‌های خبری مدعی شدند دو مسلمان چچنی بمب‌هایی را در یك منطقه پرازدحام بوستون آمریكا منفجر كردند كه به مرگ ۳ نفر و زخمی شدن شمار زیادی منجر شد.
در پی این حادثه مشكوك، موج حمله علیه مسلمانان به راه افتاد، مقامات آمریكایی خواستار "نظارت بیشتر" بر جامعه مسلمانان آمریكا شدند و حتی برخی نمایندگان، مسلمانان را "اهریمن" معرفی كردند.
مسئله‌ای كه در حادثه آمریكا، بر مشكوك بودن جدی آن دلالت دارد وجود ارتباط پنج ساله عوامل معرفی شده این حادثه با "اف بی‌آی" بوده است كه برخی رسانه‌ها آن را فاش كردند.
حادثه لندن نیز، با وجود تبلیغات گسترده و تلاش مقامات انگلیسی، مملو از تناقض است. نخست اینكه از ابتدای حادثه تا انتها از صحنه فیلمبرداری می‌شود و فرد مهاجم درحالی كه "الله اكبر" می‌گوید و سلاح سرد خون آلود دردست دارد با فیلمبردار گفتگوی مصاحبه گونه‌ای انجام می‌دهد بدون اینكه فیلمبردار مذكور احساس تشویش و ترس نماید.
همچنین ۲۰ دقیقه طول می‌كشد تا پلیس به محل برسد درحالی كه مهاجمان همچنان ایستاده‌اند و تلاشی برای فرار نمی‌كنند.
همزمانی این حوادث با رویدادهای تكان دهنده‌ای كه در سوریه اتفاق می‌افتد و در آن، عناصری از افراط گراها دست به جنایات فجیع و تكان دهنده‌ای می‌زنند از جمله اقدام شنیع یك تروریست در بیرون كشیدن قلب یك سرباز سوری و قتل عام وحشیانه شمار دیگری از نظامیان دولتی سوریه، و نسبت دادن این جنایات به گروهی از مسلمانان، از ابعاد گسترده توطئه‌ای كه برای مشوه جلوه دادن چهره اسلام به راه افتاده است پرده بر می‌دارد.
واقعیت این است كه غرب پس از آنكه در پی پیروزی انقلاب اسلامی ایران و سپس فروپاشی شوروی، اسلام را به عنوان یگانه رقیب تفكر سرمایه‌داری و تنها سد مستحكم در مقابل طرح‌های استعماری خود یافت و به طرق گوناگون در صدد مقابله با آن برآمد كه در این مسیر، به راه انداختن طرح "اسلام هراسی" و نشان دادن چهره‌ای خشن و ضدانسانی از مسلمانان، بخش مهمی از این استراتژی بوده است.
اگر با تأمل به این وقایع نگریسته شود مشخص خواهد شد كه غرب زمانی بر تشدید توطئه اسلام هراسی روی می‌آورد كه در جایی، ضربات سنگینی را از مسلمانان متحمل شده باشد. در مورد اخیر، نیز می‌توان به شكست توطئه‌های گسترده غرب در منطقه و به ویژه در سوریه اشاره كرد كه انگیزه هجمه‌های اخیر غرب بر ضد اسلام می‌باشد. در سوریه، سه سال تلاش آمریكا و هم‌پیمانانش بر ضد حكومت این كشور كه سمبل مقاومت ضد صهیونیستی در میان كشورهای عربی می‌باشد با شكست مفتضحانه و رسوایی مواجه شده است. از اینرو غرب تلاش می‌كند با تمسك به سیاست مذبوحانه و تكراری اسلام هراسی، بر شكست‌های خود سرپوش بگذارد و رسوایی خود را تحت الشعاع قرار دهد.
اگر كمی به گذشته باز گردیم، حوادث مشكوك انفجار برج‌های دو قلوی نیویورك در شهریور سال ۸۰ نیز برای همین هدف،‌ یعنی ایجاد "اسلام هراسی" مورد استفاده قرار گرفت و آمریكا با همین حربه و ایجاد فضا علیه مسلمانان، به دو كشور اسلامی افغانستان و عراق لشكركشی كرد. درحالی كه در آن حادثه نیز دست داشتن مسلمانان مورد تردید جدی قرار داشت و هنوز با گذشت ۱۲ سال، مقامات آمریكایی سند و مدرك محكمه پسند و متقنی درباره ادعای دخالت مسلمانان در آن حادثه ارائه نداده‌اند.
آنچه مسلم است این است كه پشت جریان پدیده "اسلام هراسی"، صهیونیست‌ها قرار دارند. آنها اسلام و بیداری اسلامی را دشمن اصلی اهداف شوم و برنامه‌های اشغال گرانه خود می‌دانند. شبكه صهیونیسم جهانی و شبكه‌های رسانه‌ای متعلق به این سازمان، تلاش می‌كنند با راه اندازی "اسلام هراسی" ملت‌های غرب را با خود همسو كرده و آنها را برای حركت در مسیر تحقق اهداف خود، تحریك نمایند.
در مقابل این توطئه خطرناك، این وظیفه و رسالت سنگین بر دوش سازمان‌ها و مجامع اسلامی است كه با اقدامات متقابل و مؤثر با پدیده شوم اسلام هراسی تهاجم تبلیغاتی صهیونیست‌ها رویارویی نموده و درصدد خنثی كردن این توطئه برآیند.

آرماگدون