دلایل افزایش اسلامستیزی و حملات علیه پناهندگان در آلمان
یک کارشناس آلمانی با انتقاد از دخالت آلمان در جنگهایی مانند عراق افغانستان و سوریه که از دلایل ایجاد بحران پناهندگی است، همچنین به بررسی دلایل افزایش اسلام ستیزی و حملات به پناهندگان در این کشور پرداخت.
شنبه ۲۰ شهريور ۱۳۹۵ ساعت ۰۹:۳۴
کد مطلب: 4941
به گزارش «آرماگدون» ، بحران پناهندگان در کشور آلمان این روزها به یکی از موضوعات مهم در مبارزات انتخاباتی احزاب مختلف آلمان در انتخابات های ایالتی تبدیل شده است.
در انتخابات محلی اخیر ایالت مکلنبورگ- فورپومرن آلمان، حزب دموکرات مسیحی مرکل شکست سختی را متحمل شده و از حزب ضد یوروی "جایگزینی برای آلمان" عقب افتاد.
بسیاری از سیاستمداران احزاب مختلف، سیاست های مرکل در بحران پناهندگان را عامل شکست حزب وی در این انتخابات ارزیابی کردند.
بعد از این انتخابات بحث ها درباره بحران پناهندگان و چگونگی مقابله با آن بار دیگر در کشور آلمان بالا گرفته و بسیاری از احزاب آشکارا خواستار اعمال محدودیت علیه پناهندگان شده اند.
در این میان حزب سوسیال مسیحی که از احزاب دولت ائتلافی آلمان است با ارائه یک پیش نویس قطعنامه، تشدید سیاست های سختگیرانه علیه پناهندگان از جمله اولویت در پذیرش پناهندگان با فرهنگ مسیحی غربی و لغو پوشش نقاب و برقع را خواستار شده است.
برخی خواسته های این حزب که در پیش نویس قطعنامه ارائه شده است عبارتند از تعیین سقف قانونی پذیرش حداکثر ۲۰۰ هزار پناهنده در سال، تاسیس مناطق ترانزیتی در مرزها و رد خارجیانی که حق ماندن در کشور آلمان را ندارند، لغو تابعیت دوگانه، ممنوعیت پوشش کامل چهره و یک قانون مهاجرت محدود.
حالا این پرسش مطرح است که چنین درخواست های سختگیرانه و محدود کننده ای علیه پناهندگان از طرف یکی از مهم ترین احزاب ائتلاف حاکم در آلمان ، به عنوان یک کشور بزرگ اروپایی که مرتبا بر طبل دفاع از حقوق بشر و دموکراسی می کوبد چه مفهومی دارد؟
در همین راستا گفتگویی را با دکتر "ینز پیتر استفن"، از فعالان برجسته صلح و کارشناسان سازمان صلح " پزشکان جهانی برای جلوگیری از جنگ های اتمی" (IPPNW) انجام داده ایم.
دکتر "استفن" درباره درخواست های اخیر حزب سوسیال مسیحی برای تشدید سیاست های سختگیرانه علیه پناهندگان گفت: این طرح و برنامه ارائه شده از طرف حزب سوسیال مسیحی کم تر یک پیشنهاد و ارائه راه حل برای یک وضعیت پرتنش است، بلکه این حزب بیشتر به تغییرات و جابجایی ها در تعادل سیاسی قدرت در آلمان واکنش نشان می دهد.
وی افزود: بخصوص این درخواست ها بعضا بر خلاف قوانین بین المللی و قوانین رایج آلمان است. پناهجویان نمی توانند بعد از رسیدن به سقفی مشخص بازگردانده شوند. ویژگی این حزب این است که نه به فکر دلایل مهاجرت است و نه علیه دلایل پناهندگی مانند جنگ یا یک نظم اقتصادی جهانی ناعادلانه درخواست های سیاسی را مطرح می کند و نه یک استراتژی مفید و موثری به شرکای اروپایی خود ارائه می دهد.
این کارشناس برجسته آلمانی در ادامه در پاسخ به این پرسش که صعود حزب افراطی "جایگزینی برای آلمان" چه مفهومی برای پناهندگان و مسلمانان در کشور آلمان دارد گفت: همچون گذشته یک فرهنگ حمایتی قدرتمندانه از طرف جامعه که همواره از حمایت های دولت برخوردار نبوده است در برابر یک رویکرد سیاسی قرار می گیرد که مبتنی بر سرخوردگی اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، فردی و عمومی نسبت به پناهندگان و اسلام است. تقریبا استدلال های حزب افراطی آلمان علیه خطر اسلامی شدن کشور ما که تحریف حقایق است گذرا هستند. اما متاسفانه این گونه است که نه تنها حزب ضد یوروی جایگزینی برای آلمان این گونه استدلال هایی را (علیه اسلام) مطرح می کند بلکه همچنین احزابی که اسم مسیحیت را با خود یدک می کشند هم این گونه اند و در به وجود آمدن این وضعیت نقش قابل توجهی دارند.
در یک چنین جوی حملات علیه مساجد و نهادهای اسلامی و همچنین حملات به تاسیسات مرتبط با پناهندگان و حتی بدتر حملات علیه پناهندگان و انسان های با اعتقاد اسلامی به وجود می آید. باید به این تحولات با دید انتقادی نگریسته شده و با تمام ابزار قانونی علیه این گونه اقدامات اعمال مجازات شود.
دکتر استفن در ادامه در پاسخ به این پرسش که آیا سیاست های مرکل در قبال پناهندگان عامل قدرت گرفتن حزب افراطی در این کشور بوده است گفت: سیاست های مرکل در قبال پناهندگان به نظر می رسد در راستای کاهش هجوم پناهندگان به آلمان محدود می شود که باید به آن انتقاد وارد کرد. توافق پناهندگان با ترکیه نیز در همین راستا انجام شده است.
از سوی دیگر یک دخالت مستقیم آلمان در بسیاری درگیری های مسلحانه که به مسئله پناهندگی منجر می شود از جمله در افغانستان، عراق و سوریه وجود دارد. در اینجا می تواند توقف صادرات سلاح به مناطق درگیر جنگ و همچنین بازگشت سربازان آلمانی از این مناطق یا پایان دخالت نظامی وجود داشته باشد.جمله معروف مرکل مبنی بر اینکه ما می توانیم باید اما همچنین با برنامه های ملموس ادغام و هماهنگی از جمله بازگشت پناهندگان در صورت برقراری صلح در کشور مبدا همراه شود.
وی در ادامه رویکردهای بیگانه ستیزانه را یک زمین حاصلخیز برای دیدگاه های افراطی حزب جایگزینی برای آلمان دانسته و در بخش دیگری از این گفتگو درباره بحث های اخیر پیرامون ممنوعیت پوشش برقع در آلمان گفت: هیچ ممنوعیت برقعی در آلمان وجود ندارد. در آلمان این حق وجود دارد که افراد از طریق حمل صلیب و داشتن حجاب و غیره دینداری خود را بیان کنند. قانون اساسی ما این حق را برای افراد تضمین می کند. ما باید در آلمان یاد بگیریم که بسیاری از اشکال بیان یک جمعیت چند فرهنگی، چند مذهبی و چند قومی باید در کنار هم وجود داشته باشد. حجاب کامل چهره هم در این مفهوم باید در کشور ما تحمل شود حتی اگر ما آن را به عنوان ابزار سرکوب می بینیم.
دکتر استفن در بخش پایانی این مطلب درباره دلایل افزایش اسلام ستیزی و حملات علیه مسلمانان در آلمان که اخیرا رئیس شورای مرکزی مسلمانان آلمان هم به آن انتقاد وارد کرده است گفت: تمایل زیادی وجود دارد که یک گروه دیگر مورد توجه قرار گیرند که افراد بتوانند شرایط اقتصادی و اجتماعی بد خود را به وجود آن ها نسبت دهند. در آلمان در حال حاضر یک بینش سیاسی هماهنگ و از نظر اجتماعی مترقی وجود ندارد. مدل و چشم انداز اروپایی از بین رفته است ، شمار شاغلان با شرایط بد در این نظم اقتصاد جهانی دائما افزایش می یابد. گروه های جمعیتی بزرگ احساس می کنند از پیشرفت های اجتماعی دور مانده اند. در سایه این کمبودهای واقعی و نگرانی برای این کمبودها تمایل زیادی به وجود می آید که افراد بدبختی های شخصی خود را به گروه های دیگر منتسب کنند. در آلمان این آسیب بیشتر متوجه جمعیت یهود و همچنین به صورت فزاینده شهروندان مسلمان و در حال حاضر به صورت ویژه پناهندگان می شود.