شرح حال عالم ربانى ، فقيه صمدانى حضرت آيت الله رحمانى خليلى مازندرانى(ره)پرهیزکاران صاحبان فضیلتند در این جهان، آفریدگار در اندیشه آنان بزرگ است.پس هرچه جز اوست در دیده آنان خرد می نماید.(نهج البلاغه خطبه متقین)
آن چه پيش رو داريد، گذرى است بس كوتاه بر گلشن زندگانى يكى از برگزيدگان يار و مجذوبان جمال دلدار. گرچه گذر زمان و گمنامى ، كمتر نشانى از آن بى نشان به جاى گذارده است ليك برآنیم تا در این مجال محتصری از زندگانى شيخ عارف و زاهد به رشته تحرير در آوریم تا شايد نفوس مستعده را فايدتى به هم رسد و سالكان الى الله را وجد و حالى حاصل آيد و احياى نامى از آفتاب چنين درخشان گزيده شود. خداى سبحان در سوره قلم ، آيه ۵ مى فرمايد:
«فاجتباه فجعله من الصالحين»
و پروردگارش او را برگزيد و از صالحانش قرار داد.
مولود مبارکشيخ عارف ، زاهد بارع ، فقيه و پارسا، حضرت آيت الله شيخ ابوالقاسم رحمانى خلیلیاعلی الله مقامه الشریف به سال ۱۳۰۲ شمسى (۱۳۴۲ ق) در قريه خليل محله بهشهر ديده به جهان گشود. و با عنايت پروردگارش اين خاك را به شرف سجده هاى خويش منور كرد و محل عروج بر افلاك ساخت.
نياكان نيكنامپدر بزرگوارش مرحوم آيت الله شيخ محمد باقر هزار جريبى مازندرانى - از علماى به نام و مشهور بهشهر و نواحى - فرزند علامه آيت الله محمد حسين هزار جريبى از شاگردان مرحوم شيخ اعظم انصارى (رض) فرزند آقا شيخ محمد كاظم بن علامه بزرگوار شيخ محمد على (۱۲۴۵ ق) فرزند علامه سترگ آيت الله شيخ محمد باقر هزار جريبى مازندرانى نجفى (۱۲۰۵ ق) استاد سيد بحرالعلوم ، شيخ جعفر كاشف الغطا و ميرزاى قمى(ره) بوده است كه سابقه سيصد سال روحانيت و رياست و مرجعيت شيعه را بر عهده داشته اند. با اين سابقه ؛ نيك مردان ، آرزومند فرزندى نيك اند. مى خواهند ثمره زندگى شان بلند مرتبه و سرافراز گردد تا به او ببالند و بعد از خود، يادگارى صالح بر جا گذارند.
شيخ ابوالقاسم رحمانى خليلى(اعلی الله مقامه الشریف) ، مردى از خطه سرسبز استان مازندران ، همان يادگار صالح پدر بود.
به دنبال دانشفقيد سعيد در سن ۱۲ سالگى براى فراگيرى علوم اهل بيت (علیهم الصلوه والسلام) به حوزه علميه مرحوم آيت الله كوهستانى(رحمه الله علیه) كوچيد و بعد از فراگيرى رسائل و مكاسب نزد ایشان هر چه توانست بر توشه دانش خود افزود. ايشان طلبه ای سخت كوش بود و شب ها و روزها را از پى هم به تحصيل دانش و معارف معنوى سپرى كرد.
حوزه علميه كوهستان بهشهر با همه طراوت و پاكيش ، سيراب گر جان عطشان (شيخ ابوالقاسم) نبود لذا تصميم هجرت به نجف اشرف را گرفت و در سال (۱۳۲۵ ش) نزد مرحوم آيت الله حاج ميرزا حسن يزدى و شيخ صدرا بادكوبه اى ؛ كفايه الاصول را آموخت و پس از اتمام سطح به دروس خارج حضرات آيات عظام، سيد محسن حكيم ، سيد محمود شاهرودى ، سيد ابوالقاسم موسوى خويى و ميرزا هاشم آملى(رحمه الله علیهم اجمعین) به مدت ۱۲ سال كسب فيض نمود و در سال ۱۳۳۸ ش ، با كسب اجازات متعدد اجتهاد از حضرات آیات گلپایانی، مرعشی نجفی و امام خمینی(اعلی الله مقامهم الشریف) به زادگاهش برگشت و آن جا حوزه علميه و مسجد و حسينيه ای را به همت روستائیان بنا نمود و در سال ۱۳۴۷ شمسى به تهران مهاجرت كرد و در مسجد شفا(واقع در خیابان مجاهدین) به امامت جماعت و در مدرسه چهلستون و مدرسه شيخ عبد الحسين به تدريس مكاسب و كفايه اشتغال ورزيد سپس در سال ۱۳۶۴ شمسى به حوزه علميه قم كوچ نمود وبه تدريس خارج فقه و اصول مشغول شد.
عشق به آل اللهفقيه وارسته و عارف فرزانه ، عشق به آل الله و ولايت محمد و آل محمد (ص) كه مهر قبولى اعمال است ، داشت . ايشان انس بسیاری با قرآن داشت، وارستگى و قناعت ، تواضع و فروتنى ، تقوا و ورع از دیگر سجایای اخلاقی ایشان بود. و روزانه به اذكار و اوراد بسيار به ويژه زيارت عاشورا و استغفار مى پرداخت و براى تهذيب نفس چندين بار چله نشست .
آثار و تاليفاتتأليفات معظم له عبارتند از:
۱- تفسير سوره حمد
۲ - علم نحو
۳- رساله فى المشتق
۴- شرح اجتهاد و تقليد عروه الوثقى
۵- شرح تبصره المتعلمين علامه حلى
آخرين لحظه ، زيباترين اندرزعشق الهى را تنها قله نشينان معرفت الهى مى دانند، آن هایی كه به نداى سروش عشق لبيك گفتند سختى هاى راه را برخود هموار كردند و خداى حكيم و مهربان را در دل خود يافتند.
آيت الله رحمانى خلیلی(اعلی الله مقامه الشریف) يكى از قله نشينان عشق و معرفت ؛ پس از تهجد و نماز صبح به هنگام خواندن زيارت عاشورا در فضاى باز در تاريخ يكشنبه ۲۷ / ۱۲ / ۱۳۷۴ (۲۷ شوال المكرم ۱۴۱۶ ق) در سن ۷۲ سالگى بدرود حيات گفت و در روز دوشنبه برروی دستان شاگردان و ارادتمندان وی تشیعی بی سابقه شد. زن و مرد، پیر و جوان، طلبه و دانشجو و هرکس که نور معنویت و عرفان در دلش موج می زد در مراسم تشییع جنازه وی شرکت کرده بودند و پس از اقامه نماز بر پيكر مطهر آن عالم فرازنه توسط حضرت آيت الله العظمى فاضل لنكرانى (رحمه الله علیه) و با حضور دیگر علمایی همچون علامه حسن زاده آملی(حفظه الله) وحضرات آیات جوادی آملی(دام عزه) و صالحی مازندرانی(رحمه الله علیه) در قم، به زادگاهش انتقال یافت و در آنجا نیز پس از تشیعی با شکوه و با حضور علمای منطقه همچون حضرات آیات نظری، ایازی، روحانی(نماینده ولی فقیه)، نورمفیدی، صادقی گلوردی و شفیعی در ميان اندوه بسيار مردم استان مازندران در مدرسه اى كه خود بنا نهاده بود، به خاك سپرده شد. در حال حاضر مرقد مطهر ایشان در شهر خلیل شهر از توابع شهرستان بهشر در کنار اخوان بزرگوارشان (حضرت آیت الله حاج شیخ حسین رحمانی خلیلی و حضرت حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ عبدالرحمن رحمانی خلیلی(رحمه الله علیهما)) می باشد.
براستى او از اين خاک پر گشود و به افلاك سفر كرد.با افول ستاره تابناکی از آسمان علم و عرفان، جهان اسلام یکی دیگر از فرزندان صالح و عالمان وارسته خویش را از دست داد و در این ماتم بسوگ نشست . چه بسیار ازعلما، بزرگان ، شاگردان آن معلم اخلاق و نویسندگان چیره دست فراوانی در رثای او مویه کردند و پیام های تسلیت و تعزیت رستادند که آوردن همه آنها در این مجال نمی گنجد .
ازآن میان بسنده می کنیم به کلام نورانی علامه ذوالفنون حسن زاده آملی (حفظه الله تبارک و تعالی) که بر سر پیکر مطهر حضرت آیت الله حاج شیخ ابوالقاسم رحمانی خلیلی(اعلی الله مقامه الشریف)بیان کردند.
آیت الله رحمانی خلیلی در آفاق بسرمی بردند و ما در انفس.(علامه حسن زاده آملی)