کتابی که به سؤال درباره هویت اسلام پاسخ میدهد
«احمد شهاب» در کتاب «اسلام چیست؟» به دنبال روشی برای پاسخدادن به سؤالات درباره هویت اسلام است و بهصورت ماهرانه از تناقصها و ضدیتها که بسیاری از دشمنان اسلام آن را آرزو میکنند، دوری میجوید.
يکشنبه ۲۳ آبان ۱۳۹۵ ساعت ۱۳:۲۷
کد مطلب: 4829
به گزارش «آرماگدون» ، مهدی زارع بیعیب، مسئول خانه فرهنگ ایران در بمبئی هند در مطلبی که نسخهای از آن را در اختیار ایکنا قرار داد، کتاب «اسلام چیست؟» نوشته شهاب احمد، اندیشمند مسلمان پاکستانیتبار را تحلیل و بررسی کرده است.
کتاب «اسلام چیست؟» به زبان انگلیسی و برای نخستینبار در آمریکا بعد از وفات نویسنده در سال ۲۰۱۵ چاپ شده است.
این کتاب ۶۰۹ صفحه دارد و انتشارات دانشگاه «پرینستون» آمریکا آن را در قطع رقعی چاپ و منتشر کرده است.
در یادداشت نماینده فرهنگی ایران در بمبئی که در مطالب آن به روزنامه هندی «ایندین اکسپرس» نیز استناد شده، با معرفی نویسنده کتاب آمده است:
شهاب احمد، اندیشمند مسلمان پاکستانی ـ آمریکایی بود که در سال ۱۹۶۶ چشم به جهان گشود و در سال ۲۰۱۵ دارفانی را وداع گفت. او یکی از محققان دین مبین اسلام در دانشگاه «هاروارد» آمریکا بود و در دانشگاههای «پرینستون» و «برون» این کشور نیز به عنوان استاد تدریس میکرد. او کتاب «اسلام چیست؟» را تألیف کرد؛ اما پس از فوت او این کتاب انتشار یافت.
«اسلام چیست؟» کتابی است که به زبان ساده درباره دین مبین اسلام نگاشته شده است. نویسنده در این کتاب سعی کرده دین اسلام را از نگاه صوفیسم و با بهرهجستن از آموزههای تاریخی مابین عصر حکیم گرانقدر ابنسینا تا عصر نصرت فتحعلی خان(خواننده و استاد سبک قَوّالی اهل پاکستان که سال ۱۹۹۷ میلادی دار فانی را وداع گفت) مورد تحلیل و بررسی قرار دهد. وی با بررسی تاریخ صوفیسم و تأثیرگذاری مفاهیم آن در یک دوره تاریخی بر روی ایدههای مردم آن زمان میتواند مفهومی درست، ژرف و قابل قبول از اسلام ارائه دهد.
پاسخ سؤال اسلام چیست؟ بسیار مشکل است؛ چرا که برخی بیتوجه به اصول و با دیده تردید به اسلام مینگرند و همین امر باعث میشود که به میلیونها مسلمان بیعدالتی روا دارند، برخی دیگر نیز که گرایشی به اشتراکگرایی دارند، بهسادگی اسلام را دینی متنوع و با داشتن زیرشاخههای زیاد عنوان و باورهای اسلام را برآمده از رفتارها و اعتقادات مردم توصیف میکنند. اما احمد با زیرکی در کتاب خود به دنبال روشی برای پاسخدادن به سؤالات درباره هویت اسلام است و به صورت ماهرانه از تناقصها و ضدیتها که بسیاری از آنها (دشمنان اسلام) آن را آرزو میکنند، دوری میجوید.
احمد مشتاقانه مفاهیم مبانی اندیشههای اسلامی را مجدداً و به دور از قانون و کتب شرع بیان میکند تا به تجربه و عقل برسد. فصل آغازین این کتاب با شش سؤال در مورد اسلام، شامل یک مراقبه صوفیانه عمیق است.
«ارتباط بین عقل و وحی چیست؟» اولاً احمد به جای پرداختن صرف به چهرههایی نظیر ابنسینا و ملاصدرا، از ایدههای فلسفی آنان یاد میکند و نشان میدهد که از لحاظ تاریخی راه رسیدن به حقیقت الهی چگونه است. ثانیاً او به طریقی اشاره دارد که نشان میدهد سنگ بنای اسلام حول دانش تجربی از حقیقت الهی است نه تبعیت از قانون. ثالثاً وی استدلال میکند که نظریه وحدت وجود، مفهوم ویژهای را به شیوه خلقت هستی میدهد.
«مبحث پرستش خداوند» در عرفان ابنعربی به ابزاری برای افراطگرایان تبدیل شده است. ابن عربی با استدلال به این آیه معروف قرآن مجید «خداوند فرمان میدهد که غیر از او هیچ کس را پرستش نکنید»(...لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدُونِ: خدايى جز من نيست پس مرا بپرستيد. ۲۵ سوره انبیاء) بر این باور است که این بدان معنا نیست که خداوند فرمان میدهد که کسی را به جز او مورد پرستش قرار ندهیم، بلکه به این معناست که ذات خداوند یک حقیقت فاضل است و هرگونه پرستشی مستقیماً و لزوماً به او بر میگردد. بنابراین هر نوع از عبادت حتی بت پرستی مظهری از خداست.
چهارمین سؤال در مورد جایگاه عشق، خصوصا تردید و ابهام، چیزی است که «داریوش شایگان»(فیلسوف و اندیشمند معاصر ایرانی) از آن به عنوان «انسانگرایی» در اسلام یاد میکند. پنجمین سؤال آن است که خیلیها بر این باورند که انسانها از داشتن هرگونه پیامبر منع شدهاند؛ اما در دین اسلام نه تنها این مورد نفی نشده است، بلکه بر این امر صحه گذاشتهاند که نمایندگانی هستند از سوی خداوند برای ارتقای جایگاه والایی انسانی مبعوث شدهاند. ششمین سؤال در خصوص شراب است. چه گونه است که چیزی که به ظاهر در موعظههای قانونی حرام است؛ ولی متأسفانه در میان بعضی از نخبگان اسلامی ارزشمند میشود!
شهاب احمد، تندرویها و افراطگرایی را با یک دید تیزبینانه در تاریخ دنبال میکند. او اعتقاد دارد که تفسیر و ایدههای مکتب صوفی در حاشیه نبوده؛ بلکه در مرکز اسلام بوده است و از بنگال تا بالکان پایه فرهنگ مسلمانان، بر اساس صوفیسم بنا شده بود. او ماهرانه به یکی از حقایق سیاسی استدلال میکند که عموماً در مورد بیشتر مذاهب صدق میکند و آن اینکه بین سکولار و روحانیت تمایزی وجود ندارد و این تمایز بین بخش عمومی و خصوصی است. تحقیقات مدرن در خصوص اسلام از «مارشال هادسون» گرفته تا «طارق رمضان» همگی در پی دستهبندی مذهبی هستند.
در انتها، مهمترین بخش این کتاب، بحث بر روی ارتباط بین حقیقت، متن حدیث و سنت و در نهایت جامعه است. احمد به ترتیب این سه مورد را عنوان، متن و محتوا مینامد. وی معتقد است دنیا باید به متن خوانده شود تا تفسیر شود تا حتی غیر مسلمانان هم بتوانند معنای اسلام را دریابند. این نوعی حرکت هارمونیک است که به «دارا شکوه»(بنیانگذار عرفان تطبیقی) اجازه میدهد استدلال کند که «اوپانیشاد» (از منابع و متون مقدس هندوئیسم) هم میتواند برای تفسیر قرآن مورد استفاده قرار گیرد.
سؤالی که احمد آن را بی پاسخ گذاشت این است که چه چیزی سبب شده که دین از قالب تجربی خود به عنوان حقیقتی نامحدود به دینی محصور شده با موانع قانونی تغییر کند. آیا خود را در طوق بندگی خدا قرار میدهیم و حضور او را نادیده میانگاریم؟ آیا این مربوط به دنیای مدرن میشود، جایی که تعالی به اجتماعی خلاصه میشود که از بدیهیات شانه خالی میکند؟
احمد در جوانی و پیش از چاپ کتابش درگذشت. اما کتابی حیرتانگیز در حافظهها به جای گذاشت، کتابی نایاب از تذهیب مقاومتناپذیر در تحقیقات معاصر.
ملاحظه و تحلیل: متأسفانه چند سالی است که شاهد حملات تروریستی در جاهای مختلف دنیا هستیم. اکثر این حملات توسط گروههای تندرو و افراطگرا انجام میپذیرد ولی در اذهان عمومی همه آنها به دین مبین اسلام ارتباط داده میشود. این کتاب میخواهد با استفاده از ایدههای صوفیسم هرگونه کجاندیشی در مورد دین اسلام را از بین ببرد.