"مادر سو" تسلیم اسلامهراسی در میانمار است
آنگ سان سوچی به عنوان یکی از تحسینشدهترین چهرههای حامی حقوق بشر، مبارزه با خشونت و حمایت از آشتی و صلح در جهان در مصاحبه با شبکه چهار رادیو بی بی سی، مساله اسلام هراسی بوداییهای میانمار را تایید کرد و نشان داد خود نیز به نوعی تسلیم این اسلام هراسی است.
يکشنبه ۱۹ آبان ۱۳۹۲ ساعت ۱۸:۵۵
کد مطلب: 2012
به گزارش «آرماگدون» ، پایگاه اینترنتی شبکه خبری الجزیره، در تحلیلی درباره مواضع آنگ سان سوچی، رهبر جنبش دمکراسی خواهی میانمار درخصوص مسلمانان این کشور مینویسد: « آنگ سان سوچی در مصاحبه خود با شبکه چهار رادیو بی بی سی، خشونتهای سازمان یافته و کمپینهای نفرت پراکنی فعلی هم کیشان بودایی خود علیه مسلمانان را مورد اشاره قرار داد. او در توصیف خود این خشونتها و کمپینها را که هم از سوی عامه پیروان مذهب بودایی و هم از سوی روحانیون این مذهب انجام میشوند، خشونتهای ارتکابی از دو طرف برابر یک درگیری دانسته و مدعی شده که بوداییهای میانمار در نگرانی از افزایش قدرت جهانی مسلمانان زندگی میکنند.
تصور میشود به رغم مبارزات سوچی برای آزادی و کنار گذاردن ترس که الهام بخش میلیونها تن هم در داخل این کشور و هم در سطح جهان شد، خود او اکنون به نوعی تسلیم اسلامهراسی شده است.
صرف نظر از موج خشونتهای فرقهای اخیر در میانمار، حقیقت این است که جمعیت ۱.۳ میلیون نفری مسلمانان قوم روهینجا در میان ۶۰ میلیون جمعیت این کشور دستخوش یک نسل کشی تدریجی شدهاند.
در فوریه ۱۹۷۸، نظامیان میانمار نخستین عملیات گسترده خود را در ایالت آراکان که اکنون به نام راخین شناخته میشود واقع در غرب میانمار اجرا کردند.
مدتها پیش از آنکه جنگ غرب با تروریسم علیه افراطگران اجرا شود، طی این عملیات نخستین موج متشکل از ۲۴۰ هزار مسلمان به بنگلادش که همسایه میانمار است، رفتند.
آنگ سان سوچی که برنده جایزه صلح نوبل بوده و تحصیل کرده دانشگاه آکسفورد است، کسی است که در میانمار اکثر مردم و حتی مسلمانان به او لقب "مادر سو" را دادهاند. اما این اظهار نظر وی درخصوص افزایش قدرت مسلمانان را تنها میتوان یک بهانه دم دستی قلمداد کرد. هنگامی که آنگ سان سوچی مشاهده کرد بوداییهای میانمار و مسلمانان این کشور با پیش زمینههای قومی متفاوت از یکدیگر میترسند به غلط آنها را در یک مساوات اخلاقی قرار داد. او به طرزی نگران کننده حقیقتهای عینی را نادیده گرفت. حقیقت این بود که این مسلمانان بودند که رنج، مرگ، تخریب و آوارگی را پذیرفتند.
قوم روهینجا و دیگر مسلمان بیش از ۹۰ درصد از قربانیان خشونتها را تشکیل دادند؛ خشونتهایی که آوارگی بیش از ۱۴۰ هزار نفر را در ایالت راخین موجب شد.
خشونتها علیه مسلمانان با کشیده شدن به ۱۱ شهر دیگر در میانمار، منجر به کشته شدن ۱۰۰ مسلمان، آوارگی ۱۲ هزار مسلمان دیگر و از بین رفتن ۱۳۰۰ خانه متعلق به مسلمانان و ۳۷ مسجد در این مناطق شد.
مسلمانان روهینجا از در دهه ۱۹۹۰ تاکنون که در ایالت شمالی آراکان به سر میبردهاند، در حصار محصور شده و در معرض محدودیتهای شدید، جابجایی، عدم دسترسی به خدمات بهداشتی کافی، تحصیلات و شغل قرار گرفتند. از جمله اقدامات رایج علیه آنها اعدامهای خود سرانه، تجاوز، اخاذی، کار اجباری و دیگر قساوتهای حقوق بشری بوده که اغلب به دست نیروهای امنیتی انجام میشوند.
محدودیت درخصوص ازدواج و زایمان مسلمانان میانمار نیز باعث شد بالغ بر ۶۰ هزار کودک قوم روهینجا که توسط دولت برمه به عنوان شهروند ثبت نشدهاند، نتوانند به مدرسه ابتدایی دسترسی داشته باشند.
در میانمار که یکی از بالاترین نرخهای با سوادی بزرگسالان در آسیا را دارد، ۸۰ درصد از بزرگسالان روهینجا بیسواد هستند. همچنین نرخ دسترسی به پزشک نیز در میان مسلمانان روهینجا در دو منطقه آبا و اجدادی آنها یک پزشک به ازای ۷۵ هزار نفر و همچنین یک پزشک به ازای ۸۳ هزار نفر است.
اینکه آنگ سان سوچی آنچه که گزارش سازمان دیده بان حقوق بشر "پاکسازی نژادی" و جرم علیه بشریت دانسته را رد میکند، نیازمند بررسی بینالمللی است.
سکوت عمدی وی در قبال خشونتهای مبتنی بر انگیزه نژادی علیه اقلیت مسلمانان که تنها چهار درصد از جمعیت کل میانمار را تشکیل میدهند منجر به موج فزاینده انتقادهای بینالمللی شده است.
با این وجود جزئیات مربوط به این نسل کشی تدریجی قوم روهینجا که از سال ۱۹۷۸ به عنوان سیاست دولت میانمار به اجرا در آمده و همچنین خشونتهای گسترده اخیر علیه مسلمانان که همراه با مصونیت از مجازات عاملان این خشونتها بوده، در رسانهها درجه دوم اهمیت را داشتهاند. آنگ سان سوچی نیز از محکوم کردن آنها خودداری میکند. طی چند دهه گذشته نابودی نظام مند قوم روهینجا عمدتا توسط رسانهها نادیده گرفته شده است.
حتی الان نیز این سوچی و نه پاکسازی نژادی مسلمانان میانمار است که در صدر اخبار رسانه ها قرار میگیرد. از زمانی که حاکمان نظامی میانمار اقدام به افزایش آزادی در این کشور بر اساس الگوی چینی سرمایه داری بدون ایجاد دموکراسی کردند، رسانهها و جار و جنجالهای بینالمللی اغلب حول ظهور میانمار به عنوان یکی از بازارهای اقتصادی بکر و پر سود بودهاند. درمقایسه با این موضوع هر مساله دیگری در جایگاه دوم اهمیت قرار داشته است. مسلمانان روهینجا و دیگر مسلمانان میانمار با تهدید علیه موجودیت خود مواجه هستند. آنها به عنوان یک اقلیت بسیار کوچک جایگاهی ضعیف دارند بدون آنکه در اقتصاد میانمار و یا سیاست و جامعه این کشور نقشی داشته باشند.
این اقلیت هیچ گونه تهدید موجودیتی را علیه شیوه زندگی بوداییها و امنیت ملی میانمار و یا حاکمیت این کشور ایجاد نکرده است اما آنها هنوز مصایب زیادی دارند. این مشکلات آنها از یک طرف ناشی از این است که "مادر سو" عملا تصمیم گرفته تا با سرکوب گران آنها و نژادپرستان ضد مسلمان در هر سطحی از جامعه در یک جبهه بایستد و همچنین از طرف دیگر ناشی از این است که دولتهایی نظیر آمریکا و انگلیس بر اساس نیازها و منافع تجاری و راهبردی خود اقدام به حمایت از رهبران نظامی میانمار کردهاند که بر اساس گزارشها حامی عوامل اسلام هراسی هستند.