میراث آل سعود در گسترش اسلامهراسی
دوگانه غربی-صهیونیستی با بهرهگیری از بیخردی و حماقت خاندان سعود در گسترش وهابیت، تخریب اسلام واقعی و اسلامی که به صلح و برابری توصیه میکند، اسلامهراسی را ابزاری برای پیشبرد اهداف راهبردی خود میدانند و هیات حاکمه سعودی مهره اصلی در این شطرنج محسوب میشود.
چهارشنبه ۲۷ خرداد ۱۳۹۴ ساعت ۱۹:۵۴
کد مطلب: 3617
به گزارش «آرماگدون» ، روزنامه لس آنجلس تایمز در گزارشی در ۱۷ آوریل با اشاره به تحرکات گروه القاعده در یمن می نویسد که " پیشرویهای شبهنظامیان القاعده در اشغال مناطقی در یمن به همراه سرقت یک میلیون دلار از بانک، فرار تروریستهای القاعده از زندانهای یمن و تسخیر یک پایگاه نظامی، ابزارهایی را بر جمع آوری پولهای لازم برای تامین مالی این گروه و استخدام نیروهای تازه نفس در اختیار این گروه قرار داده که حکایت از آن دارد این گروه تروریستی پا در مسیر خونینی می گذارد که پیش از این از سوی شبه نظامیان داعش در سوریه و عراق، طی شده است."
این روزنامه می افزاید: "گروه القاعده در شبه جزیره عربستان که مدتها بود به دلیل حملات هواپیماهای بدون سرنشین و عملیاتهای کماندوهای آمریکایی به حاشیه رفته بودند، از هرج و مرج فزاینده در جنگ چندجانبه یمن نهایت بهره را برده تا ماوایی امن را برای خود فراهم کنند که به گفته کارشناسان مبارزه با تروریسم می تواند به این گروه برای دست زدن به حملات تروریستی کمک کند."
گزارش این روزنامه آمریکایی مهر تاییدی است بر این واقعیت که سعودیها که حتی کوچکترین اقدامی برای ضربه زدن به القاعده صورت نداده اند، اکنون تروریستهای این گروه را قادر ساخته تا اقدام به اشغال مناطقی از یمن و گسترده کردن سیطره خود بر این مناطق نمایند: "در حالی که سعودیها تمرکز خود را بر درگیری با نیروهایانصارالله گذاشته اند، شبه نظامیان گروه "القاعده در شبه جزیره عربستان"، با حمله به زندانی در "مکلا" حدود ۳۰۰ زندانی از جمله شماری از همرزمان خود را آزاد کردند. شبه نظامیان القاعده در پی به کنترل درآوردن یک فرودگاه منطقهای و یک پایانه نفتی ساحلی در هفته گذشته، توانستند مواضع تسخیری خود در بندر مکلا را تحکیم کنند. نیروهای القاعده با حمله به یک انبار سلاح، توانستند تعدادی خودروی زرهی و موشک را از آن خود کنند که به نظر می رسد این اقدام در پی آتش بسی با قبایل محلی و مجبور کردن نیروهای نظامی دولتی به فرار از منطقه، صورت گرفته است."
این شواهد از این امر حکایت دارد که حمله سعودیها به یمن به بهانه سرنگونی دولت قانونی یمن، بیش از آنکه ریاض را به هدفش برساند به گسترش تحرکات و فعالیت القاعده در یمن کمک کرده است. حملات هوایی عربستان مستقیما و به طور انحصاری مواضع مبارزان انصارالله را هدف گرفته که به گفته نیویورک تایمز "مصممترین دشمن القاعده شناخته می شوند."
جالب آنکه برخی گزارشهای رسانهای از اختلاف نظر مقامات آمریکایی در قبال تهاجم هوایی سعودیها به یمن حکایت دارد و الجزیره در گزارشی با اشاره به اینکه یک فرمانده ارشد در فرماندهی مرکزی آمریکا اینگونه تاکید می کند که مواضع واشنگتن با مواضع ریاض در قبال حمله به مبارزان انصارالله یمن متفاوت است، می نویسد: منابع نظامی می گوید که شماری از افسران نیروهای ویژه منطقهای و مقامات ارشد فرماندهی عملیاتهای ویژه آمریکا در مخالفت با مداخله نظامی عربستان در یمن سخن رانده اند چرا که به باور آنها هدف این حملات، جنبش حوثی است که نیرویی کارآمد علیه القاعده بوده است."
این موضعگیری مقامات نظامی آمریکا در حالی صورت می گیرد که ارتش آمریکا که تمامی مناطق جهان را در نوردید و به افغانستان، عراق، پاکستان، سومالی و لیبی در جستجو "مخفیگاههای امن" القاعده حمله نظامی کرد، هنوز در توجه به مهمترین ماوی امن این تروریستها یعنی خاک عربستان توجهی نکرده است.
جهانیان هنوز به یاد دارند که چهار نفر از هواپیماربایان ۱۱ سپتامبر، اتباع سعودی بودند و دولت سعودی میلیاردها دلار را صرف رشد و تبلیغات برای وهابیت کرد که دکترین مقدس حاکمان سعودی برای خوانش متفاوت از اسلام است که الهام بخش و عامل اصلی انگیزه ساز تروریستهایی است که به بهانه اجرای قوانین اسلامی، باعث رشد بنیادگرایی اسلامی و زمینه سازی اسلام هراسی و اسلام ستیزی در اقصی نقاط دنیا شدند.
از متن این برداشت متحجرانه از اسلام، گروههای تندرویی چون القاعده و داعش ظهور کردند که با اقدامات خشونت بار-حملات، سربریدنها، انفجارهای انتحاری و غیره- در کنار برنامهریزی بسیار هوشمندانه غربی-صهیونیستی برای معرفی اسلام به دینی خشن از طریق به کارگیری رسانههای قدرتمند و تبلیغات گسترده، ، اسلام- این دین عطوفت و رحمانیت- در رسانههای غربی و آنچه که به خورد جهانیان داده می شود با خشونت و تندروی گره می خورد حال آنکه نمی توان از نقش خاندان آل سعود در مسلط شدن چنین انگاره ای به راحتی گذشت. وهابیت نگرشی است که از دل آن حمله به هم دین و هم کیش نمایان می شود. کدام دین به سر بریدن انسانی دیگر آنهم به بی رحمانهترین نحو آن حکم می دهد که اسلام محمدی که سراسر پر از مهر و ارزشهای والای انسانی است به آن حکم دهد؟
دوگانه غربی-صهیونیستی با بهرهگیری از بی خردی و حماقت خاندان آل سعود در گسترش وهابیت، تخریب اسلام واقعی و اسلامی که به صلح و برابری توصیه می کند، اسلام هراسی و اسلام ستیزی را ابزاری برای پیشبرد اهداف راهبردی خود می دانند و هیات حاکمه سعودی مهره اصلی در این شطرنج محسوب می شود.
کسی نسبت به رابطه اتباع سعودی با حملات ۱۱ سپتامبر تردیدی ندارد به گونه ای که برخی گزارشها به این امر اشاره دارند که در گزارش تهیه شده درباره تحقیق صورت گرفته درباره فعالیت جامعه اطلاعاتی آمریکا در قبل و بعد از حملات تروریستی ۱۱ سپتامبر که به جزییات مداخله دولتهای خارجی پرداخته، ۲۸ صفحه وجود دارد که تا به حال محتوای آن علنی نشده است. تعدادی از اعضای کنگره که این صفحات را خوانده اند قویا به این امر اشاره می کنند که دولت سعودی در برنامه ریزی و تدارک این حمله مداخله جدی داشته است.
حال باید پرسید چرا آمریکا هنوز عربستان را متحد اصلی خود می داند و این در حالی است که واشنگتن از حمله سعودیها به یمن حمایت کرده و پشتیبانیهای لجستیکی و اطلاعاتی لازم را ارائه داده است. القاعده در حالی از انزوای خود خارج شده و ایجاد "خلافتی" مشابه برادران خود در گروه تروریستی داعش را آغاز کرده که این کار را با حمایت نظامی از سوی آمریکا صورت می دهد.
"مایکل شوئر" در پاراگرافهای نخست کتابش به نام "غرور امپریالیستی: چرا غرب در جنگ علیه تروریسم شکست می خورد"، می نویسد: نیروهای آمریکایی، انگلیسی و دیگر نیروهای ائتلاف در تلاش برای به کنترل درآوردن اوضاع غیر قابل کنترل در افغانستان و عراق پس از جنگ هستند در حالی که همزمان با تندرویهای اسلامی فزاینده مبارزه می کنند-وضعیتی که رهبران ما پیروزی می نامند. نیروهای آمریکایی و سیاستهای واشنگتن در این فعالیتها و عملیاتهای نظامی که در پی این سیاستها صورت می گیرد، در حال کامل سازی رادیکالیزه شدن اسلام در جهان هستند؛ امری که اسامه بن لادن از اوایل دهه ۹۰ به هر نحوی در تلاش برای انجام آن بوده که به موفقیت نرسیده است. در نتیجه من فکر می کنم منصفانه است که اینگونه نتیجه گیری کنم که ایالات متحده آمریکا، متحد اصلی بن لادن است."
تحلیل این نویسنده بر این اساس است که پیامدهای تلاشهای آمریکا برای ریشه کنی القاعده باعث قدرت گرفتن هر چه بیشتر این تروریستها شده است. امروزه آمریکا در حال کمک به وارثان اسامه بن لادن نه تنها در یمن بلکه در سوریه است که طی آن تندروها در حال مبارزه برای سرنگونی دولت قانونی این کشور هستند.
در حالی که آمریکا تجهیزات نظامی را در اختیار به اصطلاح "ارتش آزاد سوریه" قرار می دهد، نیروهای این گروه دسته دسته در حال پیوستن به القاعده هستند و البته کمکهای مالی هنگفت عربستان و دیگر کشورهای حاشیه خلیج فارس به تروریستهایی که که در سوریه در حال جنگ هستند، همچنان در حال سرازیر شدن هستند.
عربستان تا به حال که در تمامی محاسبات خود دچار اشتباه شده و آتشی که خاندان سعودی در یمن به پا کرده اند به زودی دامنگیر آنها می شود. آتش زیر خاکستر در عربستان منتظر نسیمی است که به بلایی خانمانسوز بدل شود و این نسیم از یمن وزیدن گرفته است.
حامد شهبازی