"کسینجر" در خدمت صهیونیسم جهانی
شیمون پرز مدال افتخار رئیس اسرائیل را به یکی از جدیترین «مدافعان تغییرناپذیری مرزهای اسرائیل» یعنی هنری کسینجر اعطاء کرد آنهم به خاطر سالها حمایت از منافع این رژیم به جای دفاع از امنیت ملی آمریکا.
دوشنبه ۵ تير ۱۳۹۱ ساعت ۱۷:۰۱
کد مطلب: 762
در چهارمین کنفرانس ریاست جمهوری که در قدس برگزار شد، شیمو پرز، مدال افتخار ریاست جمهوری را بر گردن متفکر روابط بینالملل و وزیر خارجه پیشین آمریکا یعنی هنری کسینجر آویخت. اما اینکه فلسفه وجودی اهدای چنین نشانهایی چیست، پرده از ماهیت اصلی مواضع و سیاستهای سیاستمداران کهنهکار آمریکایی نظیر کسینجر برمیدارد.
مقامات اسرائیلی از چهار سال پیش تاکنون هر ساله از ۱۹ تا ۲۱ ژوئن طی برگزاری "کنفرانس ریاست جمهوری اسرائیل" با نام "به استقبال فردا" با اعطاء نشان افتخار از کسانی که خدمتی برای صهیونیزم جهانی انجام دادهاند، قدردانی میکنند.
در همین راستا بود که شیمون پرز هنگام آویختن مدال افتخار بر گردن کسینجر گفت: "امروز مانند همیشه، هنری کیسینجر مرجع الهام برای همه کسانی است که خواهان صلح و تفاهم بینالملل و ملتهای جهانند. او یکی از برجستهترین سیاستمداران است چراکه تلخی اشک و زشتی سوء استفاده از قدرت را تجربه کرده است. هنری، من احساس نمیکنم که این مدال ریاست جمهوری را به یک دوست اهدا میکنم بلکه به یک برادر."
کسینجر نیز پس از دریافت جایزه برتری رئیس اسرائیل از دست شیمون پرز، بیان کرد: "لحظه سرنوشتساز درباره ایران در ماههای آتی پیش روست."
وزیر امور خارجه اسبق آمریکا در ادامه سخنرانی با اشاره به اینکه باید به دیپلماسی در برابر ایران فرصت داد، گفت: "حقیقت این است که اعضای شورای امنیت به مدت ۱۰ سال است اعلام کردهاند یک برنامه هستهای نظامی در ایران "غیر قابل قبول" است، اما موضوع این است زمانی فرا خواهد رسید که آنها مجبور شوند منظورشان را از غیرقابل قبول بودن، عملی کنند. این مرحله لحظهای است که در ماههای پیش رو فرا خواهد رسید و امری است که همه ما با هم باید آن را عملی کنیم."
کسینجر به این طریق، تلویحا ایران را تهدید به اقدام نظامی کرد؛ موضوعی که سالهاست اسرائیلیها به بهانههای مختلف بر طبل آن میکوبند و هر مسالهای را دستاویز تحریک و ترغیب جامعه بینالمللی به خصوص آمریکا برای حمله به ایران قرار میدهند.
هنری کسینجر که یک یهودی الاصل است به باور بسیاری از نظریه پردازان از جمله نوام چامسکی، یکی از جدیترین مدافعان تغییرناپذیری مرزهای اسرائیل است. از همین روست که او در دوران تصدی خود بر وزارت خارجه آمریکا، سیاست خارجی واشنگتن را با هدف "اسرائیل بزرگ" پیوند زد.
به عنوان نمونه، او در روزهای نخستین شروع جنگ میان اعراب و اسرائیل در ۱۹۷۳، برای محافظت از این رژیم، تانکها و موشکهای آمریکا را راهی اروپا کرد تا به این طریق تجهیزات نظامی، مستقیما به میدان جنگ ارسال شوند. این در حالی بود که کسینجر، با این کار خود، آمریکا و نیروهای مستقر در اروپا را در مخاطره قرار داد. این امر به تنهایی نشان میدهد، تصمیمات کسینجر همواره مبتنی بر ایدئولوژی صهیونیسم بود، نه نگرانی درباره امنیت ملی آمریکا.
از سوی دیگر در همین برهه، او نقش بسزایی در انعقاد پیمان کمپ دیوید ایفا کرد. در واقع، ریشههای معاهده صلح مذکور به دیپلماسی هنری کسینجر بر میگردد که در زمان جنگ اکتبر ۱۹۷۳ مشاور امنیت ملی نیکسون، رئیس جمهور وقت آمریکا بود. او که بیش از هر چیز در پی حمایت از اسرائیل و کوچک شمردن مطالبات فلسطین و سوریه بود، تلاش کرد انور سادات، رئیسجمهور وقت مصر را به عقبنشینی از اتحاد با سوریه و شوروی وادارد و او را به سوی برقراری روابط نزدیک با اسرائیل و آمریکا سوق دهد.
هنگامی که در سال ۱۹۷۵ قرارداد ترک مخاصمه در سینا به امضا رسید، کسینجر مصر را از میدان نبرد بیرون راند و این قرارداد مهم، مستقیماً به عقد موافقتنامه کمپ دیوید در سال ۱۹۷۸ و معاهده صلح در سال ۱۹۷۹ منجر شد.
جالب اینکه، پس از انعقاد معاهده صلح، آمریکا سالانه کمکی بالغ بر یک میلیارد و ۳۰۰ میلیون دلار در اختیار مصر قرار داد، البته نه به منظور تجهیز ارتش مصر برای ورود به جنگ، بلکه برای "محافظت از صلح با اسرائیل".
از برآیند مجموع اقدامات این سیاستمدار برجسته آمریکایی، چنین برمیآید که او طی سالهای متمادی از سیاست ورزی در عرصه سیاسی آمریکا از هیچ عملی برای خوش خدمتی به صهیونیستها فروگذار نکرده و بعید نیست با مشاورههای خود به مقامات آمریکایی زمینه اجرایی شدن خواست اسرائیلیها؛ یعنی اقدام نظامی علیه ایران را فراهم کند. به نظر میرسد، همین اقدامات در نهایت موجب شد، او پس از سالها، مدال افتخار اقدامات خود را از رئیس این رژیم دریافت کند.
او حتی در این مراسم نیز از حمایت علنی خود از صهیونیستها فروگذار نکرد و پس از تهدید تلویحی ایران به اقدام نظامی، با اشاره به اینکه اعراب باید بعضی امتیازات را در صلح با اسرائیل ارائه کنند، گفت: "همه از «فداکاریهایی که اسرائیل انجام داده» و آمادگی اسرائیل برای صلح خبر دارند، اما طرف دیگر نیز باید یک عمل متقابل انجام دهد؛ این یک ویژگی برای مذاکرات عرب و اسرائیل است که یک طرف به رسمیت شناختن کشور دیگر را برای صلح کافی میداند. به رسمیت شناخته شدن یک کشور آغاز صلح و نه پایان آن است."