مسلمانان چین و داستان ترکستان شرقی
مسلمانان چین و داستان ترکستان شرقی
مدت هاست که خبرهای متعددی درباره درگیری پلیس چین با مسلمانان حاضر در استان سین کیانگ منتشر می شود مردمانی که متهم به تلاش برای جدائی طلبی و ایجاد ناامنی در چین هستند اما آیا حقیقت همان چیزی است که در رسانه های غربی و یا آسیایی مطرح می شود؟
سه شنبه ۱۴ مرداد ۱۳۹۳ ساعت ۱۲:۱۷
کد مطلب: 2900
به گزارش «آرماگدون» ، استان سین کیانگ که منطقه ای مسلمان نشین در چین است سرشار از منابع نفت، گاز و ذغال سنگ است و همگان معتقدند که "مائو زدونگ" (مائو تسه دونگ) بود که برای به هم زدن ترکیب جمعیتی این استان به ضرر ترک های مسلمان، چینی ها را به این منطقه گسیل کرد.
سین کیانگ که در سده هیجدهم به بخشی از خاک چین تبدیل شد، با کشورهای تاجیکستان، قرقیزستان و مغولستان هم مرز است . براساس سرشماری سال ۱۳۸۲ حدود ۴۰ درصد جمعیت ایالت سین کیانگ را قوم "هان" با دین کنفوسیوسی و ۴۵ درصد را اویغورهای مسلمان تشکیل می دهند. در سین کیانگ بیشتر از ۱۰ میلیون نفر مسلمان هستند که اغلب آنها از قوم اویغور بوده و به زبانی مشابه زبان ترکی صحبت می کنند.
اویغورها با ریشه های مغولی و ترکی غالباً مسلمان هستند و مردم هان غالباً افراد مهاجری هستند که از سایر مناطق چین بدانجا آمده و اسکان یافته اند و از لحاظ مذهبی غالباً پیرو آیین کنفوسیوس هستند.
آمار منتشره در روزنامه "رنمین ژیبائو " چین درباره این منطقه نشان می دهد رشد تولید ناخالص داخلی سین کیانگ ۶۱ میلیارد و ۴۰۰ میلیون دلار در سال ۲۰۰۸ بوده است. با این حساب به لحاظ درآمد سرانه این منطقه رتبه یازدهم را در چین در اختیار دارد. سین کیانگ یک منطقه غنی نفت و گاز است و تولید نفت خام آن در سال ۲۰۱۱ میلادی به ۲۷ میلیون و ۲۰۰ هزار تن رسید و این منطقه دومین تولید کننده بزرگ نفت در چین به حساب می آید.
تولید گاز طبیعی سین کیانگ در سال های گذشته در حدود ۲۴ میلیارد متر مکعب بود و از این لحاظ سین کیانگ رتبه نخست را در این کشور در اختیار دارد. تجارت خارجی در منطقه سین کیانگ در سال های اخیر رشد چشمگیری داشته و ارزش آن به بیشتر از ۲۲ میلیارد و ۲۰۰ میلیون دلار در سال رسیده است. برهمین اساس با توجه به نیاز چین به انرژی این استان از اهمیتی فوق العاده برای پکن برخوردار است.
در این میان روز یکشنبه ۱۲ مردادماه گزارشی منتشر شده بود که در جریان درگیری های یک هفته اخیر در سین کیانگ نردیک به یکصد نفر کشته شده اند.

منشاء درگیری ها چیست
درگیری در استان خودمختار سین‌کیانگ چین (یا از نگاه مخالفان اویغورستان و یا ترکستان شرقی) از سالها قبل جریان دارد. در ۱۲۰ سال گذشته بیش از صد قیام بر ضد چین صورت گرفته است. در سال های ۱۹۳۳ تا ۱۹۳۴ و ۱۹۴۴ تا ۱۹۴۶ پان ترکیست ها و مسلمانان کوشیدند در بخشی از منطقه یک جمهوری مستقل اویغورستان ایجاد کنند، اما با پیروزی کمونیست ها در جنگ های داخلی چین و با به رسمیت شناختن خودمختاری سین کیانگ، پکن خودگردانی سیاسی، فرهنگی و اقتصادی اویغورها را در چارچوب جمهوری خلق به رسمیت شناخت.
با این وجود مخالفتها با حضور چین در این منطقه کاهش نیافت و در شدیدترین این درگیری‌ها در سال ۲۰۰۹ حدود ۲۰۰ نفر کشته شدند. البته پس از سال ۲۰۰۹ نیز درگیری های متعددی میان اویغورها و نیروهای امنیتی چین رخ داد که آخرین مورد آن درگیری های هفته گذشته است.
اقدامات گروه های افراطی نیز در این استان موجب شده که چین فشار خود را بر ایغورها افزایش بدهد بطوریکه در ماه رمضان سال جاری گرفتن روزه از سوی دولت چین برای اکثر مسلمانان اویغور ممنوع شده و حتی برگزاری مراسم مذهبی نیز در مساجد سین کیانگ ممنوع گردید و این فشارها موجب افزایش خشم اویغورها از دولت مرکزی پکن شد.
البته در ماه های گذشته رسانه های غربی برای بحرانی نشان دادن اوضاع سین کیانگ مدعی شده بودند که برخی از اهالی این استان به شورشیان حاضر در سوریه پیوسته و علیه حکومت بشار اسد در حال مبارزه هستند.
کارشناسان اعلام کرده اند تنوع قومی در سین کیانگ و همچنین وجود سابقه تاریخی این درگیری ها، علت به وجود آمدن حوادث اخیر بوده ولی هیچ گاه شدت درگیری ها به این اندازه نبوده است.
بنا به گفته کارشناسان، در پشت پرده این درگیری ها آمریکا قرار دارد و علت این امر را هم ضعیف کردن چین عنوان می کنند، به همین دلیل از بین بردن وحدت و یکپارچگی چین مبادرت به ایجاد این درگیری ها و مبالغه درباره شدت آن می کنند.

آشنایی با گروه های جدایی طلب در سین کیانگ
دو گروه عمده و جدایی طلب سین کیانگ عبارتند از "جنبش اسلامی ترکستان شرقی" و "کنگره جهانی اویغور". جنبش اسلامی ترکستان شرقی در سال ۱۹۹۳ بنیان گذاشته شد، این سازمان با توجه به فروپاشی شوروی توانست با احزاب و گروه های بنیادگرا در آسیای مرکزی ارتباط برقرار و سپس با حضور طالبان و القاعده در افغانستان همکاری هایی با آنها داشته باشد. هر چند جنبش اسلامی ترکستان شرقی با سرنگونی طالبان همکاری های خود را به نواحی وزیرستان پاکستان کشاند، اما با توجه به همکاری ها و هماهنگی ها با سایر جنبش های همگرا و بنیادگرا اقتدار خود را حفظ کرده است.
در بعد دیگری کنگره جهانی اویغور که گروهی استقلال طلب است در منطقه خودمختار سین کیانگ فعالیت می کند. این گروه پس از تاسیس در سال ۲۰۰۴ سعی می کند به عنوان نماد دموکراسی خواهی و حقوق بشر در سین کیانگ مطرح گردد.
این کنگره معتقد است حرکت اعتراضی آنها یک حرکت دینی نیست و با جنبش اسلامی ترکستان شرقی رابطه ای ندارد. رهبران کنگره که در امریکا مستقر هستند نیز تلاش می کنند تا با افزایش حمایت اروپا و امریکا به فشار بر ضد پکن بپردازند. مخالفان در این کنگره بر این باورند که ترکستان شرقی یا سین کیانگ با داشتن بیش از ۱۳۰ نوع ماده معدنی اگر قادر به بهره بری از معادن خود گردد جزو کشورهای ثروتمند قرار می یرد اما رویکردهای چین باعث شده جدا از هجوم گسترده زبان چینی عملا به نسل کشی فرهنگی اویغورها و نادیده گرفتن فرهنگ و هویت اویغورها بیانجامد.
در همین راستا مخالفان اویغور خودمختاری سین کیانگ را بر روی کاغد دانسته و بر این نظرند که اکثریت اویغورها از ادعاهای توسعه اقتصادی و بهره وری که توسط چین تبلیغ می شود بهره ای نبرده اند و حقوق اساسی آنها نادیده گرفته شده است. در کنار این رویکرد حضور رو به افزایش چینی های هان در این منطقه باعث افزایش جمعیت چند برابری چینیها و و کاهش اویغورها در شرایط کنونی شده و عملا چینی ها که در مناطق دارای نفت و گاز و مراکز اصلی منطقه زندگی می کنند سلطه همه جانبه ای در این منطقه یافته اند. از این منظر مخالفان تجزیه طلب معتقدند که چین با بهانه جنگ بر ضد تروریسم درصدد بوده تا مساله سرکوب در سین کیانگ را به بنیاد گرایی و تروریسم متصل کند.

نتیجه
همانطور که اشاره شد سین کیانگ از لحاظ انرژی منطقه ای غنی محسوب می شود، نظر به آنکه چین نیاز گسترده ای به انرژی دارد و یکی از بزرگترین واردکنندگان انرژی در جهان محسوب می شود از دست دادن این منطقه هزینه بسیار گزافی را برای پکن به دنبال خواهد داشت از همین رو چین به شدت با هر نوع زمزمه جدایی خواهانه در این منطقه برخورد کرده و آن را سرکوب می کند.
از سوی دیگر رابطه کنگره جهانی اویغورها با آمریکا و دیگر کشورهای غربی نیز موجب شده تا چین بهانه کافی برای افزایش اقدامات سرکوب گرایانه خود علیه مردم اویغور داشته باشد. آمریکا از سال ۲۰۱۰ میلادی استراتژی نظامی خود را بر پایه کنترل چین بنا نهاده و از همین رو حضور خود در آسیا را گسترش داده است.
آمریکا برای کنترل چین از هر حربه ای استفاده می کند. افزایش شمار نیرو و جنگ افزار در مرزهای چین به بهانه حمایت از همپیمانان واشنگتن در برابر کره شمالی، حمایت از موضع کشورهای ضد چین در مناقشات دریای چین، حمایت از بودائیان تبت و ارائه کمک های گسترده به هند که در رقابت با چین است همگی مواردی هستند که آمریکا با توسل و دامن زدن به آنها درصدد مهار چین است و در این میان تحولات سین کیانگ موجب شده تا ایالات متحده نیز وارد داستان ترکستان شرقی شود.
این موارد موجب شده تا اویغورها به خواسته های ابتدایی خود یعنی افزایش آزادی های مدنی نیز دست پیدا نکنند. بر همین اساس تا زمانیکه گروه های جدایی طلب در رویکردهای خود اصلاحاتی را ایجاد نکرده و نفوذ آمریکا بر این گروه ها از میان نرود، سین کیانگ تبدیل به موضوعی برای کشمکش میان چین و غرب خواهد بود و آنچه در این میان فراموش می شود خواسته های ابتدایی مردم مسلمان چین است و نه جدائی طلبی اویغورها.
Share/Save/Bookmark
مرجع : مهر