بر اساس گزارشها از ۲۸ ژوئن و در جريان درگيريها در منطقه غربي راخين، حدود ۶۵۰ نفر از جمعيت يک ميليون نفري مسلمانان روهينگيا در ميانمار کشته شدهاند. اين در حالي است که ۱۲۰۰ نفر ديگر از آنان نيز مفقود و ۸۰ هزار نفر نيز آواره شدهاند.
دولت ميانمار از به رسميت شناختن مسلمانان روهينگيا خودداري ميکند و با طرح اين ادعا که اين گروه، بومي اين کشور نيستند آنها را به عنوان مهاجران غيرقانوني طبقه بندي ميکند، هر چند گفته ميشود گروه روهينگيا متشکل از مسلماناني از تبار فارس، ترک، بنگال و پشتون است که اوايل قرن هشتم به اين کشور مهاجرت کردند.
طي ۲ سال گذشته تعداد زيادي از مسلمانان که در معرض سرکوب نظام مند دولت ميانمار قرار دارند تلاش کردهاند با قايق از اين منطقه بگريزند. کشور همسايه ميانمار،بنگلادش نيز در اقدامي مغاير با قانون بينالمللي تعدادي از پناهجويان ميانماري را به بازگشت به کشورشان وادار کرده است.
پرس تيوي در اين زمينه با جيمز جنينگز، مدير Conscience International از آتلانتا مصاحبهاي انجام داده است که برگردان آن را در ادامه ميخوانيد.
در اين مصاحبه از نظرات ۲ مهمان ديگر نيز استفاده شده است: مسعود شجره، رئيس کميسيون حقوق بشر اسلامي و عبدالعليم موسي، امام جماعت مسجد الاسلام از واشنگتن.
پرس تيوي: وضعيت کلي ميانمار را چگونه ارزيابي ميکنيد، آيا اساسا سکوت در قبال اين مساله به دليل علاقه به منابع موجود در اين کشور است يا چيز ديگر؟ همانطور که مهمان ما از لندن گفت (وي گفته است اين مساله نشانه ظهور مليگرايي شديد در همه چيز است). نظر شما چيست؟
جنينگز: متشکرم. من با اين مساله موافقم که در همه اين موقعيتها دلايل سياسي، اقتصادي و تاريخي وجود دارد اما به نظر ميرسد نکته کليدي در حال حاضر اختلاف بين مردم در استان راخين و مسلمانان روهينگيا است و فکر ميکنم اينکه اسلام هراسي در جهان افزايش يافته و اين نوع مشکلات و مسائل با بيتوجهي جامعه بينالمللي روبرو شده، واقعا ناراحت کننده است.
اما برجسته ترين نکته در حال حاضر وضعيت ميانمار و (اوضاع) گروه روهينگيا در اين کشور است که تعدادشان در اين استان حدود يک ميليون نفر يا کمتر است و در خشونت اخير تعداد زيادي از آنان کشته يا آواره شدهاند.
اما بايد به اين نکته اشاره کنم که هر کشوري در جهان در واقع اعلاميه جهاني حقوق بشر را امضا کرده است، اعلاميهاي که شکنجه و آزار مذهبي را ممنوع کرده و ميکند و من به عنوان يک مسيحي بايد بگويم که اگر اهل مطالعه روزنامهها باشيد ميبينيد مسيحيان در نقاط مختلف مورد آزار و شکنجه قرار ميگيرند اما به ويژه مسلمانان نيز چنين وضعيتي دارند و در نقاط مختلفي در امريکا که قرآن سوزانده شده است و در افغانستان که شاهد بياحترامي سربازان امريکايي به قرآن بودهايم.
بنابراين آنچه که به آن نياز داريم کاربرد ويژه صلح در زمينه اوضاع ميانمار است و همچنين به تلاشي از سوي سران مذهبي از همه جناحها و گروهها براي مبارزه با ناشکيبايي و نفرت فزاينده و اسلام هراسي در اين زمينه نيز نيازمنديم.
پرس تيوي: آقاي جنينگز، شما درباره اسلام هراسي صحبت کرديد. ميخواهم نگاهي به اين مساله بيندازم چرا که بعد از حادثه ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ شاهد حملات نظام مند در رسانههاي جريان غالب و رسانههاي شرکتها درباره اسلام يا مسلمانان بودهايم. به نظر شما اين مساله در اين زمينه چقدر ايفاي نقش ميکند؟
ما شاهد اين امواج مليگرايي شديد هستيم و همزمان جالب است به اين نکته توجه کنيد که بسياري از اين امواج ضد اسلامي شده است. شما گفتيد که همه گروها شاهد سرکوب هستند اما بايد بپذيريد که به نظر ميرسد در دهه گذشته در رابطه با مسلمانان، تمرکز و توجه بيشتري معطوف شده است.
جنينگز: خب من با اين مساله موافقم و متاسفانه اين قضيه از سوي سران سياسي به ويژه در امريکا و انگليس به مبارزه اي عليه مسلمانان در عراق، افغانستان و نقاط ديگر بدل شده است به نحوي که به بروز تنش بين دو طرف دامن زده است؛ همانطور که يکي از اين افراد که پيشتر بر ضد جنگ عراق صحبت کرده با سفر به ايران، سوريه و سودان با سران اين کشورها گفتوگو کرده است؛ به نظر من رفتار امريکا از ابتدا غلط بوده است.
اما البته اين مساله همواره در وراي زبان بينالمللي و اهداف نظامي پنهان مانده است اما مردم امريکا نوعي واکنش غير ارادي بر ضد اسلام آموختهاند و به نظر من مشکل بزرگتر همين است.
وقتي به مساله ميانمار ميپردازيد به مشکلي خاص بر ضد استان راخين مينگيرد و من فکر ميکنم به چند چيز نياز داريم: اول اينکه دولت ميانمار بايد اين افراد را که چندين دهه است در اين کشور زندگي کردهاند به عنوان شهروند خود به رسميت بشناسد و ديگر اينکه آنها به کمک نياز دارند شايد کمک سازمانهاي جامعه بينالمللي نظير Conscience International يا سايرين تا به ياري پناهجوياني بپردازند که در حدود ۳۰ اردوگاه در استان راخين به سر ميبرند.