دانیل پایپز مؤسس و مدیر "اتاق فکر خاورمیانه" است؛ وی یکی از طرفداران سرسخت دولت ایالات متحده بوده و قائل به وجود نوعی تهدید حیاتی و بالفعل از جانب مسلمانان به تمدن غرب میباشد. اهداف مؤسسه وی عبارت است از "تعریف و پیشبرد منافع آمریکا در خاورمیانه ". وی که به عنوان یکی از متخصصان حوزه کشورهای عربی نیز شناخته می شود، فرزند مخالف مشهور شوروی در عصر جنگ سرد، ریچارد پایپز می باشد؛ او به شدت سیاست کشورهای عربی را مورد انتقاد قرار داده و بر جنگی تمام عیار علیه تروریسم به منظور به چالش کشیدن کشورهایی نظیر ایران و سوریه پافشاری می کند. وی همچنین به تحریک حزب لیکود در روابط منطقه ای این رژیم میپردازد.
دنیل پایپز تاریخ تولد: ۹ سپتامبر ۱۹۴۹
مذهب: یهودی
سوابق علمی و اجرایی:کارشناس پیشین مؤسسه خاور نزدیک واشنگتن[۱]
حامی دایره طلایی کمیته ایالات متحده برای لبنانی آزاد[۲]
ستون نویس نیویورک پست[۳]
ستون نویس روزنامه جروزالیم پُِست[۴]
مدرس پیشین دانشکده نیروی دریایی[۵]
مدرس پیشین دانشگاه هاروارد
مدرس پیشین دانشگاه شیکاگو
مدرس پیشین دانشگاه پنسیلوانیا
مدیر مؤسسه تحقیقاتی سیاست خارجی[۶] (۱۹۹۳ـ ۱۹۸۶)
یکی از تصویب کنندگان پروژه قرن آمریکایی جدید[۷]
یکی از اعضا و عضو هیئت مدیره "جورزلیم سامیت"[۸]
مؤسس و مدیر مؤسسه خاورمیانه[۹]
فعالیت های دولتی:عضو پیشین هیأت مدیره "مؤسسه صلح ایالات متحده"[۱۰] (۲۰۰۵ ـ ۲۰۰۳)
عضو پیشین و نیروی ویژه در حوزه تروریسم "وزارت دفاع"[۱۱]
تحصیلات:مدرک دکتری رشته تاریخ از دانشگاه هاروارد (۱۹۷۸)
مدرک فوق لیسانس رشته تاریخ از دانشگاه هاروارد (۱۹۷۱)
آثار و تألیفات:نظامی گری اسلامی به آمریکا میرسد[۱۲] (۲۰۰۲)
سلمان رشدی: رمان، آیت الله و غرب[۱۳] (۱۹۹۰)
در راه خدا: اسلام و قدرت سیاسی[۱۴] (۱۹۸۳)
مهاجران مسلمان در ایالات متحده آمریکا[۱۵] (۲۰۰۲)
سوریه در ورای فرآیند صلح[۱۶] (۱۹۹۵)
سوریه بزرگتر: تاریخ یک جاه طلبی[۱۷] (۱۹۹۰)
دست پنهان: توهم توهمات توطئه خاورمیانه[۱۸] (۱۹۹۷)
سایه طولانی: فرهنگ و سیاست در خاورمیانه[۱۹] (۱۹۹۹)
پایپز قائل به وجود نوعی تهدید حیاتی و بالفعل از جانب مسلمانان به تمدن غرب است
دانیل پایپز مؤسس و مدیر "اتاق فکر خاورمیانه" است؛ وی یکی از طرفداران سرسخت دولت ایالات متحده بوده و قائل به وجود نوعی تهدید حیاتی و بالفعل از جانب مسلمانان به تمدن غرب میباشد. اهداف مؤسسه وی عبارت است از "تعریف و پیشبرد منافع آمریکا در خاورمیانه ".[۲۰] وی که به عنوان یکی از متخصصان حوزه کشورهای عربی نیز شناخته می شود، فرزند مخالف مشهور شوروی در عصر جنگ سرد، ریچارد پایپز[۲۱] می باشد؛ او به شدت سیاست کشورهای عربی را مورد انتقاد قرار داده و بر جنگی تمام عیار علیه تروریسم به منظور به چالش کشیدن کشورهایی نظیر ایران و سوریه پافشاری می کند. وی همچنین به تحریک حزب لیکود در روابط منطقه ای این رژیم میپردازد.
پایپز در بوستون و در ایالت ماساچوست متولد شد. وی که فرزند ریچارد پایپز، تاریخ شناس دانشگاه هاروارد و همسرش ایرنه بود، در کمبریج بزرگ شد. والدین وی هر دو از خانواده های یهودی لهستان بودند. این زوج در سال ۱۹۴۴ در ایالات متحده با هم آشنا شدند و ازدواج کردند که دانیل حاصل آن است.
پایپز مقطع پیش دبستانی خود را در هاروارد گذراند و پس از آن به مدارسی خصوصی رفت که بخشی از آن در خارج از کشور بود. وی در پاییز سال ۱۹۶۷ وارد دانشگاه هاروارد شد. پایپز که در آن زمان پدرش هنوز در این دانشگاه استاد بود، در ۲ سال اول حضورش در دانشگاه ریاضیات خواند، اما در این باره گفته است: "من زیاد باهوش نبودم، به همین دلیل تصمیم گرفتم که تاریخدان شوم."[۲۲] وی در سال ۱۹۶۸ به صحرای بزرگ آفریقا و در سال ۱۹۶۹ به صحرای سینا رفت تا علایقش نسبت به زبان عربی را بسنجد و برای سنجش دیدگاه هایش درباره جهان اسلام به نیجریه و تونس سفر کرد و پس از آن رشته اش را به تاریخ خاورمیانه تغییر داد.[۲۳] وی به مدت ۲ سال به مطالعه زبان عربی و خاورمیانه پرداخت و در سال ۱۹۷۱ مدرک لیسانس خود را در رشته تاریخ اخذ کرد. عنوان تز وی "گفتمان اسلامی در قرون وسطی: آفرینش جهان در ابدیت، مطالعه غزالی"[۲۴] بود. او پس از فارغ التحصیل شدن در سال ۱۹۷۱ تقریبا دو سال در قاهره زندگی کرد و زبان عربی را آموخت.
پایپز بر جنگی تمام عیار علیه تروریسم به منظور به چالش کشیدن کشورهایی نظیر ایران و سوریه پافشاری می کند فعالیت در دانشگاهپایپز در سال ۱۹۷۳ به هاروارد بازگشت و در سال ۱۹۷۸ مدرک دکتری را در رشته تاریخ اسلام اخذ کرد.[۲۵] رساله دکتری وی نهایتا در سال ۱۹۸۱ به اولین کتاب وی با عنوان اسلام و سربازان برده[۲۶] مبدل شد. وی ۶ سال در خارج از کشور به مطالعه پرداخت که ۳ سال آن در مصر بود. وی در این مدت کتابی با موضوع زبان عربی محاورهای مصر نوشت که در سال ۱۹۸۳ منتشر شد. وی در اواخر دهه هشتاد، رشته خود را از مطالعات اسلامی قرون وسطایی به اسلام مدرت تغییر داد.[۲۷]
پایپز بین سالهای ۱۹۷۸ تا ۱۹۸۲ در دانشگاه شیکاگو به تدریس تاریخ جهان پرداخت. پس از آن و در سال ۱۹۸۳ به هاروارد رفت و مدت ۱ سال در این دانشگاه به تدریس رشته تاریخ پرداخت. وی در سالهای ۱۹۸۴ تا ۱۹۸۶ به تدریس سیاست و استراتژی در دانشگاه نیروی دریایی مشغول بود. پایپز از سال ۱۹۸۳ به عضویت ستاد برنامهریزی وزارت خارجه درآمد.[۲۸]
پس از دانشگاهپایپز پس از سال ۱۹۸۶ تقریبا از دانشگاه بازنشسته شد. البته وی در سال ۲۰۰۷ به عنوان استاد مدعو رشته ای را با عنوان "روابط بین الملل: اسلام و سیاست" در دانشکده سیاست عمومی دانشگاه پپرداین[۲۹]، تدریس کرد.[۳۰] پایپز در مصاحبه ای در مجله هاروارد گفته بود: "من سیاست ساده یک راننده کامیون را دارم، نه سیاست پیچیده دانشگاهی را. دیدگاه من با موسسات تحصیلات تکمیلی سازگار نیست."[۳۱]؛ پایپز از سال ۱۹۸۶ به بعد برای بسیاری از اندیشکده ها کار می کند.
پایپز از سال ۱۹۸۶ به بعد برای بسیاری از اندیشکده ها کار می کند عقاید سیاسی و اسلام هراسی:پایپز که از بسیاری از اقدامات نومحافظه کاران و ائتلاف لیکود پشتیبانی کرده است؛ بوسیله پروژه قرن آمریکایی جدید از هرگونه تلاشی که دولت جرج بوش را به منظور ملحق کردن اسرائیل به جنگ تمام عیار علیه تروریسم در خاورمیانه و در پی حملات ۱۱ سپتامبر تحت فشار قرار می داد، حمایت کرد.[۳۲] وی یکی از اعضای هیئت مدیره ائتلاف لیکود در نشست اورشلیم (جروزالیم سامیت) و نیز یکی از اعضای کمیته آمریکایی برای لبنانی آزاد[۳۳] بوده است. وی همچنین از محققان سابق مؤسسه سیاست خاور نزدیک واشنگتن[۳۴] است که از لابی قدرتمند کمیته امور عمومی اسرائیل و آمریکا(آیپک) منشعب شده است.
پایپز بسیاری از تمایلات اسلام هراسانه خود را در مقاله ای در نشنال ریویو[۳۵] (ژانویه ۲۰۱۰) که در آن به تعریف و تمجید از گرت ویلدرز[۳۶]، سیاست مدار جنجالی هلندی از جناح راست می پردازد نشان داده است. این سیاست مدار معروفترین فرد در "شیطان" خواندن پیامبر اکرم (ص) بوده و از مسلمانان خواسته است که "اگر دوست دارند در این کشور بمانند نصف قرآن را دور بریزند و از بین ببرند". پایپز مقاله خود را با ادبیاتی تند و با نوعی کینه و دشمنی به منظور رد اتهامات ویلدرز و اینکه او را (به اشتباه) به دادگاه کشانده اند به رشته تحریر درآورد؛ وی در این مقاله اعلام کرد "شانه به شانه ویلدرز علیه این دادخواهی ایستاده" و "مشکلات ناشی از اختلافات سیاسی را نمی پذیرد".[۳۷]
به علت اتخاذ چنین مواضع تند و غیر منطقی بسیاری پایپز را که نظریه پرداز دکترین اسرائیل ـ محوری می باشد به علت حمایت بی شرمانه از سیاستمدارانی که آشکارا با عناصر یهودی در اروپا در ارتباط است مورد انتقاد قرار داده اند.
الی کلیفتون[۳۸] تحلیلگر خبرگزاری اینترپرس[۳۹] در رابطه با این موضوع نوشت: "حمایت پایپز از ویلدرز اعتبار وی را به عنوان یک مفسر بسیار مطرح در حوزه خاورمیانه تا حد زیادی کاهش داده است". وی در ادامه به این نکته اشاره میکند که پایپز در حمایت از ویلدرز در میان نومحافظه کاران تنها نیست. وی دراین باره می نویسد: "ویلدرز در طی سفرهای مکرر خود به آمریکا از مهمان نوازی فرانک گافنی[۴۰] مدیر مرکز سیاست امنیتی[۴۱]، دیوید هورویتز[۴۲] مدیر مرکز آزادی[۴۳]، و پایپز مدیر اتاق فکر خاورمیانه و همچنین ائتلاف جمهوری خواهان یهودی[۴۴] بهره برده است.[۴۵]
این سیاست مدار معروفترین فرد در "شیطان" خواندن پیامبر اکرم (ص) بوده است جانبداری از مداخله آمریکا در خاورمیانه موفقیت های پایپز و دیدگاه هایش زمانی تکمیل شد که در سال ۲۰۰۳ جرج بوش وی را به منظور فعالیت در هیأت مدیره مؤسسه صلح ایالات متحده آمریکا منصوب کرد. یکی از مقاله نویسان بوستن گلوب[۴۶] پیرامون انتخاب وی در این سمت اینگونه اظهار نظر کرد که "اگر هشدارهای پایپز (پیرامون تروریسم اسلامی) مورد توجه قرار میگرفت، شاید هرگز حادثه ۱۱ سپتامبر رخ نمی داد".[۴۷]
با این حال تعداد دیگری از ناظران و تحلیلگران استدلال کرده اند که عمل به پیشنهادات و نظرات پایپز می توانست کشور را به جنگ با اکثر کشورهای جهان عرب سوق دهد. برای مثال در سال ۲۰۰۰، او به همراه زیاد عبدالنور و "کمیته آمریکایی برای لبنانی آزاد" گزارشی منتشر کردند و از ایالات متحده خواستند تا سوریه را مجبور به خروج از خاک لبنان کرده و این کشور را از سلاح های کشتار جمعی که احتمالاً در اختیار دارد، خلع سلاح کند. این گزارش تحت عنوان "پایان تجاوز سوریه به لبنان: نقش آمریکا چیست؟" استدلال کرده بود "نفوذ و سلطه سوریه در لبنان کاملاً در تعارض با منافع آمریکا میباشد" و لذا به ایالات متحده آمریکا اعتراض کرده بود که بیش از اینکه به مواجهه با این رژیم فکر کند صرفاً به وعده و وعیدهای توخالی بسنده می کند. این سند علاوه بر استفاده از زور اینگونه استدلال کرده بود: "علی رغم تجربه ویتنام و خاطره وحشتناک کشته شدن تفنگداران دریایی آمریکا در بیروت... آمریکا به عصر جدید تفوق انکارناپذیر نظامی با قربانیان قابل توجه در میادین جنگ پا گذاشته است. این مسأله بابی را به منظور اتخاذ تصمیم مشابه ای برای وارد عمل شدن برای پلورالیزم و آزادی های در معرض خطر لبنان باز میکند. اما این فرصت ممکن است دیگر حاصل نشود چراکه همزمان با گسترش سلاح های کشتار جمعی، خطرات استفاده از آنها نیز به سرعت افزایش خواهند یافت".[۴۸]
در میان امضاهای موجود در تأیید این گزارش، امضای چهره های آینده دولت بوش از جمله الیوت آبرامز[۴۹] ، داگلاس فیث[۵۰]، مایکل روبین، دیوید ورمسر[۵۱] دیده میشد و در ذیل عنوان وزیر خارجه برای امور جهانی[۵۲] نام پاولا دوبریانسکی[۵۳] به چشم میخورد. ریچارد پرل، جین کرکپاتریک[۵۴] ، مایکل لدین و فرانک گافنی نیز سایر امضاکنندگان این گزارش را تشکیل میدادند.
وقتی شخصیت های کنگره و رسانه ها، مخالفت خود را از انتصاب پایپز در هیأت مدیره مؤسسه صلح ایالات متحده آمریکا مطرح کردند، دوستان پایپز در حزب نومحافظه کار به سرعت به دفاع از وی برخاستند. به اعتقاد چارلز کراتامر[۵۵]، تحلیلگر روزنامه واشنگتن پست، "حمله به پایپز" مسأله مهمی نبود اما انتصاب وی در این پست "بیانگر وجود سیاست نامعقولی است که پیرامون رادیکالیزم اسلامی شکل گرفته است."[۵۶] به دنبال مخالفتهای جدی سناتورهای دموکرات، جرج بوش سنا را مورد بی اعتنایی قرار داد و در نهایت پایپز را در این منصب قرار داد.[۵۷]
پایپز هرگونه تلاشی که دولت جرج بوش را به منظور ملحق کردن رپیم صهیونیستی به جنگ تمام عیار علیه تروریسم در خاورمیانه و در پی حملات ۱۱ سپتامبر تحت فشار قرار می داد، حمایت کرد دیدگاه های افراطی و رادیکال پایپزپایپز در بسیاری از تألیفات خود پیرامون اسلام و جنگ علیه تروریسم از دیدگاه های رادیکالی که بعضاً رنگ و بوی نژادپرستی به خود می گیرد حمایت می کند. او یکبار درباره مهاجران مسلمان گفت: " افراد تیره پوستی هستند که غذاهای عجیبی درست می کنند و استانداردهای بهداشتی را به درستی رعایت نمی کنند".[۵۸]
پایپز در رابطه با دلایل حمله به عراق، نظر خود را اینگونه ابراز کرد: "سلاحهای کشتار جمعی دلیل اصلی حمله به عراق نبود. سرکوب وحشتناک در عراق و خطری که از جانب صدام برای همسایگان عراق وجود داشت نیز جزء دلایل اصلی حمله به عراق نبودند. بلکه عملیات نظامی در خاک عراق بیشتر به این نیت بود که آمریکا (در مبارزه با تروریسم اسلامی) به عهد خود وفا کرده و به دنبال تأمین منافع و نتایج دلخواه خود می باشد ... ایالات متحده یا باید به قول خود وفادار بماند و یا آنها را زیر پا نهد. این امر سنت مؤثری است که به نظر میرسد رهبران آمریکا باید بیشتر به آن توجه کنند و از آن استفاده نمایند".[۵۹]
وقتی دوره کاری پایپز در مؤسسه ایالات متحده آمریکا برای صلح در سال ۲۰۰۵ به پایان رسید، بوش از اینکه پایپز را بار دیگر در این پست منصوب کند امتناع کرد؛ این اقدام برای بسیاری از تحلیلگران چندان تعجب برانگیز نبود، چرا که همانطور که تحلیلگران گفته اند عدم ابقاء وی به انتقادات مکرر پایپز که مستقیماً دولت بوش را هدف میگرفت برمیگشت و این انتقادات درحالی از سوی وی مطرح میشد که وی در هیأت مدیره این مؤسسه مشغول فعالیت بود. جیم لوب[۶۰] دراینباره نوشت: " پایپز این مؤسسه را با برگزاری کنفرانسی که در آن میزبان مرکز مطالعات اسلام و دموکراسی[۶۱] بود به نابودی کشاند. علاوه بر انتقادات مکرر پایپز به دولت بوش، وی بوش را بدلیل "اعطای مشروعیت" به گروه های مختلف "اسلامی" نظیر مؤسسه عربی آمریکایی[۶۲] بخاطر اجازه دادن به نمایندگان ایشان برای شرکت در جلسات کاخ سفید و سایر جلسات دولت و نیز شکست در شناسایی "اسلام رادیکال" به عنوان "دشمنان" آمریکا در جنگ علیه تروریسم مورد انتقاد قرار داد".[۶۳]
در اوایل سال ۲۰۰۵ میلادی او پیشنهاد تأسیس مؤسسه ای ضد اسلامی را مطرح کرد؛ به اعقاد وی تأسیس چنین مؤسسه ای نیاز بود "چرا که در بلند مدت ... فعالیت های قانونی گروه های مسلمان به مراتب بیشتر شده و چالش های بوجود آمده از آن حتی میتواند بیشتر از اقدامات غیر قانونی آنها باشد". او همچنین مرکز پلورالیزم اسلامی[۶۴] را نیز گسترش داد؛ این مرکز به استناد وبسایتش "اندیشکده ای است که نفوذ زندگی مسلمانان آمریکا را بواسطه مرتبط دانستن ایشان با گروههای نظامی اسلامی به چالش می کشد".[۶۵]
مرکز پلورالیزم اسلامی علی الظاهر در واکنش به نفوذ جنبش وهابیت در ایالات متحده آمریکا تأسیس شده است. اهداف این مرکز در رهایی از انحصار لابی وهابی که از قرار معلوم در واشنگتن وجود دارد خلاصه میگردد. بنا به گفته این مرکز لابی وهابی مواردی نظیر شورای روابط آمریکایی ـ اسلامی، جامعه اسلامی آمریکای شمالی[۶۶] ، تراست آمریکایی اسلامی شمال[۶۷]، جامعه دانشجویان مسلمان آمریکا و کانادا[۶۸]، و شورای امور عمومی مسلمانان[۶۹] را دربرمیگیرد. تعدادی از کارشناسان، این سازمانها را مستقل میدانند نه سازمان هایی وهابی و یا وابسته به ایشان. سایر سازمانهایی که مورد استناد قرار گرفته اند بیشتر گروه های سکولار می باشند. از میان این گروه ها و سازمان ها می توان به مؤسسه عربی ـ آمریکایی[۷۰] و کمیته ضد تبعیض عرب آمریکایی[۷۱] اشاره کرد. با این وجود وقتی از بعضی از اعضای مؤسسه درباره گروه های مختلفی که بوسیله این مرکز مورد بررسی قرار می گیرند سؤال میشود، ابراز نگرانی میکنند. علی الاحمد[۷۲]، اولین مدیر تحقیق مرکز این مؤسسه ، به خبرگزاری اینتر پرس گفت اگرچه او از اهداف مؤسسه حمایت می کند، اما از لیست سازمان هایی که توسط این مرکز مورد بررسی قرارگرفته اند شگفت زده شده، چرا که بسیاری از این سازمان ها که به عنوان گروه های وابسته به "لابی وهابی" شناسایی شده اند مستقل از این لابی بوده اند.[۷۳]
پایپز در بسیاری از تألیفات خود پیرامون اسلام و جنگ علیه تروریسم از دیدگاه های رادیکالی که بعضاً رنگ و بوی نژادپرستی به خود می گیرد حمایت می کند اتاق فکر خاورمیانه در اوایل دهه ۱۹۹۰، پایپز اتاق فکر خاورمیانه را تأسیس کرد، اندیشکده ای که وظیفه خود را : "در جهت پیشبرد منافع آمریکا در خاورمیانه تعریف می کند ... مؤسسه ای که معتقد است آمریکا در منطقه خاورمیانه منافع حیاتی داشته و بویژه با رژیم صهیونیستی، ترکیه و سایر دموکراسی های درحال ظهور منطقه خاورمیانه دارای روابط وثیقی میباشد و برای حقوق بشر در منطقه خاورمیانه تلاش میکند. این مرکز به دنبال منابع نفتی با ثبات و ارزان قیمت در منطقه خاورمیانه میباشد و علاوه بر این پیشبرد و استقرار صلح در مناقشات و منازعات بین المللی و منطقه ای را دنبال می کند".
برنامه "رصد دانشگاهها"در میان برنامه هایی که این اتاق فکر دنبال می کند میتوان به برنامه مشهور به رصد دانشگاه ها[۷۴] اشاره کرد؛ در این پروژه ردپای پروفسورها و اساتیدی که ضد اسرائیلی، ضد یهودی، طرفدار فلسطین و اسلام هستند دنبال میشود. اینگونه اقدامات توهینی آشکار به آزادی علمی در فضای دانشگاه تلقی شده و تلاشی در جهت خاموش کردن انتقادات موجود به سیاست های آمریکا نسبت به رژیم صهیونیستی و جهان عرب محسوب میشود؛ این پروژه دانشجویان را در کالج ها و دانشگاه ها تشویق میکند تا هر استادی که چنین رفتاری را از خود در کلاس درس بروز داد، سریعاً گزارش دهند. یکی از منتقدان این پروژه، استاد پیشین مطالعات خاورمیانه در دانشگاه استانفورد، جوئل بنین[۷۵] میباشد که درباره این پروژه گفت: " رصد دانشگاه ها به جمع آوری سوابق اساتید و دانشگاه هایی می پردازد که استانداردهای حمایتی عادی و غیر انتقادی از سیاست های جرج بوش و آریل شارون را ملاحظه نمی کنند. چنین تلاش هایی که به منظور خاموش کردن بحث های عمومی پیرامون سیاست های خاورمیانه ای آمریکا و انتقاد به رژیم صهیونیستی صورت می گیرد، توسط شبکه ای از نومحافظه کاران افراطی که با اسرائیلی ها روابط تنگاتنگی دارند افزایش یافته است. این افراد همان حامیان جدی دولت بوش هستند که در سرکوب خیزش فلسطینی توسط آریل شارون منافع نزدیک و مشترکی دارند. همین افراد از طرفداران بسیار تندرو و خشن حمله پیش دستانه آمریکا به خاک عراق می باشند[۷۶].
دو تن از متخصصان روابط بین الملل، جان مرشیمر[۷۷] و استفان والت[۷۸]، در کتاب انتقادی و بحث برانگیز خود پیرامون نقش لابی رژیم صهیونیستی در سیاست خارجی آمریکا بر این باور بودند که رصد دانشگاه ها توسط "یهودیان نومحافظه کاری که از طرفداران تندرو اسرائیل بودند" طراحی شد و "تشویق دانشجویان برای گزارش هرگونه صحبت و رفتاری که میتوانست به عنوان دشمنی و ضدیت با رژیم صهیونیستی تلقی گردد" جزء اهداف آن بود. در حقیقت چنین کاری " تلاشی واضح برای قرار دادن نام چنین افرادی در لیست سیاه و ترساندن و ارعاب چنین کارشناسانی" بود.[۷۹]
نگاهی به وبسایت فعال پایپزوبسایت شخصی پایپز[۸۰]، اغلب به چهره ها و سازمان های اسلامی حمله میکند. وبسایت وی به معرفی تألیفات وی نیز می پردازد. تألیفات پایپز بطور مدام در صفحات نشریات بسیار تندرو جناح راست همچون نیویورکسان[۸۱] و فرانت پیج مگزین[۸۲] که پروژهای از سوی مرکز آزادی دیوید هورویتز است ـ به مخاطبین معرفی میشود. وبسایت شخصی وی همچنین لینکی به وبلاگ شخصی او دارد. پایپز در این وبلاگ پیرامون مسائلی نظیر عوامل بالقوه و پتانسیل های موجود برای جنگ بین سوریه و اسرائیل و نیز پیامدهای ناگوار افزایش جمعیت اعراب برای اسرائیل به بحث پرداخته است.
بعد از فاش شدن توطئه حمله به فورت دیکس[۸۳] در نیوجرسی[۸۴] ، نشنال رویو آنلاین[۸۵] از جناح راست از پایپز و سایر کارشناسان سوال کرد چه درسهایی میتوان از این اتفاقات گرفت، او در جواب گفت: "مهاجرانی که خواستار پناهندگی در غرب هستند باید اعتقادات و نگرش های ایشان در مواجهه با تمدن، مذهب و سیاست غرب هضم شود. حال میخواهد پناهندگان سومالی انگلستان باشند، الجزایری های مقیم فرانسه و یا مهاجران بالکانی آمریکا باشد (ماجرا برمی گردد به تک تیرانداز "دریاچه نمک"[۸۶] که به همراه ۴ تن از ۶ تروریست مظنون فعلی در ماجرای توطئه "فورت دیکس" شرکت داشت)، به اعتقاد وی به این ترتیب مزایا و منافع زندگی جدید به این افراد عرضه میشود سپس با یکسری قواعد و مقررات در جامعه غربی استحاله شده و به اصول شهروندی خودشان که تا حد زیادی تعدیل شده حمله می کنند. این الگوی غیر قابل پذیرش باید به دقت مورد بررسی قرار گیرد تا در آینده از وقوع چنین اتفاقاتی جلوگیری به عمل آید".[۸۷]
در می ۲۰۰۶ پایپز جایزه محافظ صهیون[۸۸] را از طرف مرکز رنرت برای مطالعات اورشلیم[۸۹] در دانشگاه بار ایلان[۹۰] اسراییل دریافت کرد.[۹۱] این جایزه که به مهمترین حامی دولت اسرائیل اهدا می شود در سال ۲۰۰۲ به "کراتامر" اهدا شده بود.
پایپز و اوباماپایپز که یکی از منتقدان دولت اوباما است، مطالبی را در حمایت از حمله پیشگیرانه علیه ایران، که به عقیده وی در حال آماده شدن برای بمب هسته ای است، نوشته است. وی در سال ۲۰۱۰ اخطار داد که ایران "می تواند با منفجر کردن بمب الکترومناطیس بر فراز ایالات متحده، این کشور را به صورت کامل نابود کند."[۹۲] به نظر پایپز، حمله به ایران می تواند سبب شود که آمریکایی ها "زیر سایه پرچمشان متحد شوند" و همانگونه که "حملات ۱۱ سپتامبر سبب شد که روزهای اولیه پرتنش دولت بوش فراموش شود" حمله به ایران مزایای سیاسی داخلی را برای دولت اوباما به همراه خواهد داشت."[۹۳]
دانیل پایپز در وبسایت خود و طی مقالاتی برای روزنامه اورشلیمپست[۹۴] بارها ادعا نموده که باراک اوباما قبلا مسلمان بوده است.[۹۵] وی ادعا نمود که اوباما به نادرستی اظهار کرده که هیچگاه مسلمان نبوده است و اینکه "ستاد تبلیغاتی وی زمانی که اظهار داشت اوباما هیچگاه در یک مسجد دعا نکرده یا این کار را از روی بیاطلاعی انجام داده و یا واقعیت را جعل نموده است."[۹۶] پایپز مقالهای با عنوان تأیید شد: باراک اوباما اسلام را بجا آورده برای نشریه فرانتپیج[۹۷] نوشت. به نوشته پایپز این مسأله از "اهمیت زیادی" برخوردار است زیرا "بر اساس قوانین اسلامی، اوباما یک مرتد است، یعنی مسلمان سابقی که به یک دین دیگر گرویده و باید اعدام شود" و به عنوان یک رئیسجمهور "این امر میتواند پیامدهای بسیار بزرگی در حوه روابط وی با جهان اسلام داشته باشد."[۹۸]
گروه رسانهها برای آمریکا مهم هستند[۹۹]، یک سازمان لیبرال و دیدهبان رسانهها مقاله پایپز را با عنوان ترویج "کذب و دروغ" توصیف کرد.[۱۰۰] بن اسمیت[۱۰۱]، در مقالهای در روزنامه پالیتیکو[۱۰۲] بدین اتهامات پاسخ داده و آنها را "حملاتی با مشروعیت ساختگی به مذهب اوباما" توصیف کرده و اعلام داشت که اثر دانیل پایپز "در برهانهایی که ارائه کرده، بسیار گیجکننده است".[۱۰۳]
پایپز در برنامهای در شبکه خبری فاکسنیوز[۱۰۴] ادعا نمود، رشید خالدی زمانی که آمریکا سازمان آزادیبخش فلسطین را یک گروه تروریستی اعلام کرد، عضو آن سازمان بود و اینکه باراک اوباما دارای "روابط مالی" با خالدی بوده و وی یک برنامه جمعآوری کمکهای مالی برای ستاد انتخاباتی باراک اوباما را میزبانی نموده است.[۱۰۵]
به نظر پایپز، حمله به ایران می تواند سبب شود که آمریکایی ها زیر سایه پرچمشان متحد شوند اسلام رادیکال و میانه رو
پایپز سالهاست که از نگرانی خود درباره خطر اسلام "رادیکال" و یا "مبارز" را برای غرب سخن رانده است. او در سال ۱۹۸۵ در نشریه میدلایستاینسایت[۱۰۶] نوشت: حوزه جاهطلبیهای بنیادگرایی افراطی مشکلات عجیبی را به وجود آورده است؛ و حجم بالای حملات به آمریکا یافتن راهحلی فوری برای آن را ضروری میسازد.[۱۰۷] وی در شماره پاییز ۱۹۹۵ نشریه نشنالاینترست[۱۰۸] اینگونه مینویسد: "اکثر غربیان متوجه نیستند، اما به صورت یکطرفه جنگی علیهشان (اروپا و آمریکا) اعلام شده است."[۱۰۹]
وی این مطلب را پس از بمب گذاری اوکلاهما به نگارش درآورد؛ روزنامهنگار و محققی بنام استیون امرسون[۱۱۰] پس از این بمب گذاری عنوان کرد، این ماجرا یک "ویژگی برای خاورمیانه" خلق نمود. پایپز با امرسون موافق بود. او به نشریه یواسای تودی[۱۱۱] گفت، آمریکا "زیر حمله" است و "بنیادگرایان اسلامی" ما را هدف قرار دادهاند.[۱۱۲] چهار ماه قبل از ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱، امرسون و پایپز در والاستریتژورنال نوشتند که القاعده در حال برنامهریزی برای انجام حملات جدیدی علیه آمریکاست و نیروهای ویژه ایرانی در آموزشهای پیشرفته، به افراد القاعده در لبنان کمک میکنند؛ آنان در آنجا میآموزند که مثلا چگونه ساختمانهای بزرگ را تخریب نمایند."[۱۱۳]
بنا به اعتقاد پایپز: "سرزنش اسلام کار اشتباهی است، اسلام مذهبی است با ۱۴ قرن قدمت. اما اسلام مبارز، یک ایدئولوژی تمامیتخواه است که کمتر از یک قرن قدمت دارد. مشکل ما اسلام مبارز است و راهحل آن نیز اسلام میانهرو میباشد."[۱۱۴] پایپز بر این باور است مسلمانان میانهرو "جنبشی بسیار کوچک" اما "شجاع و باجسارت" را شکل دادهاند. به عقیده پایپز دولت آمریکا باید این جنبش را ارج نهاده و در توانمندساختنش تلاش نماید، با اعضای آن ملاقات کرده، و برای پیشبرد اهدافشان بودجه اختصاص دهد.[۱۱۵]
مسلمانان میانهرو از نظر او مصطفی کمال آتاتورک در ترکیه و محمود محمد طاها، متفکر سودانی میباشند.[۱۱۶] پایپز در مصاحبهای با پیتر روبینسون[۱۱۷] در سال ۲۰۰۸، مسلمانان را به سه گروه تقسیم میکند: "اسلام سنتی" که بیشتر عملگرا بوده و خشونتطلب نمیباشد. "اسلامگرایی" که خطرناک و مبارزپرور است و آخرین مورد هم "اسلام میانهرو" که به صورت زیرزمینی در جریان است و هنوز تبدیل به جنبشی همگانی نشده است.
پایپز خود بر این نکته اذعان دارد که "پسزمینه و اطلاعات دینی" کافی ندارد تا تعیین کند کدام گروه، دقیقترین و بهترین پیرو قرآن [کریم] بوده و در نیات خود، صادقتر از بقیهاند.
پایپز خود بر این نکته اذعان دارد که "پسزمینه و اطلاعات دینی" کافی ندارد تا تعیین کند کدام گروهدقیقترین و بهترین پیرو قرآن [کریم] بوده و در نیات خود، صادقتر از بقیهاند
مسلمانان در اروپاپایپز در سال ۱۹۹۰، در نشریه نشنالریویوو[۱۱۸] نوشت، "جوامع اروپای غربی هنوز آمادگی پذیرفتن مهاجرت وسیع مردمانی با پوستی قهوهای که غذاهای عجیبی میخورند و استانداردهای متفاوتی برای پاکیزگی دارند، را ندارد.... مهاجران نگرشهای خاصی دارند و با خود، رسوم عجیبی میآورند، اما رسوم مسلمانان بیشتر از بقیه ایجاد مشکل میکند." پس از این سخنان که باعث بحث های جنجالی بسیاری گردید، پایپز نیز بلافاصله با توجیه سخنان خود پاسخ داد: "هدف من نشان دادن طرز تفکر مردمان اروپای غربی بوده و نه ابراز دیدگاههای شخصیام. در آن نوشتهام[۱۱۹] میبایست عبارات "مردمانی با پوست قهوهای" و "غذاهایی عجیب" را در داخل گیومه قرار میدادم تا روشن شود که این سخنان عقاید من نبوده و دیدگاههای مردم اروپای غربی میباشد[!]."[۱۲۰]
پایپز و مسلمانان آمریکاییبر اساس گزارشی که در نیویورک تایمز به چاپ رسید، پایپز بسیاری از مسلمانان آمریکایی را عصبانی کرده است. چراکه وی معتقد بود باید به مسلمانانی که در دولت و مناصب نظامی حضور دارند، توجهی ویژه داشت، چراکه از لحاظ امنیتی حامل ریسک میباشند. وی همچنین بر این باور است که مساجد فراهمکننده "زمینهای برای تربیت مبارز" هستند.[۱۲۱]
در اکتبر ۲۰۰۱، پایپز در گردهمایی یهودیان آمریکایی گفت: " حضور مسلمانان در آمریکا و ثروت در حال افزایش آنها و بالا رفتن موقعیت اجتماعیشان مرا بشدت نگران ساخته است. عامل نگرانی دیگر من آن است که مسلمانان از سوی یک رهبر اسلامگرا هدایت میشوند که این مسائل دست به دست هم داده و تهدیداتی را متوجه یهودیان آمریکا میسازد."[۱۲۲]
نیویورک تایمز نوشت: پایپز در "اتهامزنی" به دبی المنتصر، موثر بود. المنتصر یک زن میانهروی مسلمان بود و پایپز وی را نماینده جنبش "اسلام گرایان قانونمند" میدانست. المنتصر مدیر یک دبیرستان عربی در نیویورک بود. این دبیرستان به یاد دانشمند آمریکایی-عربی مشهور، خلیل جبران نام داشت. المنتصر به خاطر فشارهای وارده از سمت خود استعفا داد. پایپز نام این دبیرستان را "مدرسه" نامید که در غرب به معنای محلی است که در آن آموزشهای اسلامی داده میشود؛ هرچند وی بعدها گفت در استفاده از این عبارت کمی "غلو" شده است. پایپز دلائل مخالفت خود را اینطور عنوان می کند: "درک اینکه خشونت و تروریسم چگونه شریعت را بکار میگیرند، کار دشواری است. اما نحوه عملکرد این قبیل سیستمها بسیار ساده است؛ مثلا سیستم مدرسه، سازمانهای مذهبی، دولت، تجارت و امثالهم. از طریق این سیستمها میتوان اسلام را ترویج کرد."[۱۲۳]
پایپز شورای روابط اسلام و آمریکا[۱۲۴] را نیز مورد انتقاد قرار میدهد. او میگوید: "این شورا مدافع حزبالله و حماس است و کارمندان و هیات مدیرهای دارد که با تروریسم مرتبطند."[۱۲۵] این شورا در پاسخ به وی نوشت: "گفتههای پایپز جنجالی بوده و تنها، هیزم بر آتش تعصب افکنده و به نادیده گرفتن مسائل کمک میکند؛ البته شاید نیت [اصلی] وی نیز همین باشد."
در اکتبر ۲۰۰۱، پایپز در گردهمایی یهودیان آمریکایی گفت: " حضور مسلمانان در آمریکا و ثروت در حال افزایش آنها و بالا رفتن موقعیت اجتماعیشان مرا بشدت نگران ساخته است
برانگیختن انتقادات فراوانکریستین مک نیل، در مجله نیشن، توضیح داده است که پایپز یک "تبلیغاتچی ضدعرب" است که با "انحرافات، بازی با کلمات، نقل قول های اشتباه و تغییر واقعیت ها برای رسیدن به مقصدش" فعالیت می کند.[۱۲۶] جیمز زوگبی[۱۲۷]، اظهار می کند که پایپز "از تمامی امور مربوط به مسلمانان" متنفر است."
کریستوفر هیچنز، یکی از حامیان جنگ عراق و منتقد اسلام سیاسی، نیز پایپز را مورد انتقاد قرار داده و اظهار کرده است که پایپز دستورکاری متعصبانه را پیگیری می کند که "کمک هزینه تحصیلی را با تبلیغات اشتباه گرفته است" و "با کمترین میزان واقعبینی، به دنبال دشمنی های کوچک است."[۱۲۸]
دیدگاه های پایپز، زمانی که نمایندگان سعی داشتند با اطاله کلام، مانع از معرفی وی برای شورای موسسه صلح ایالات متحده از سوی رئیس جمهور شوند، دیدگاه های عمومی را به سوی خود جلب کرد.[۱۲۹]
سناتور تام هارکین[۱۳۰] توضیح داده است که وی با نظریات پایپز در مورد اسلام "آزار" دیده است و با اینکه "برخی وی را محقق می خوانند ولی وی فردی نیست که بخواهید در موسسه صلح ایالات متحده حضور داشته باشد."[۱۳۱]
علاوه بر این، پایپز به عنوان سخنران مدعو در دانشگاه، به بحثهای داخلی رونق می بخشید. زمانی که پایپز در مارس ۲۰۰۵ برای سخنرانی به دانشگاه تورنتو دعوت شد، استادان ، کارکنان و دانشجویان در نامهای اظهار کردند که پایپز "پیشینه ای طولانی در زمینه بیگانه هراسی، نژادپرستی و تبعیض دارد که به سال ۱۹۹۰ باز میگردند."[۱۳۲] مقامات دانشگاه اعلام کردند که در مورد بازدید پایپز از دانشگاه دخالت نخواهند کرد.[۱۳۳]
پروفسور جان اسپوزیتو از دانشگاه جرج تاون، پایپز را "یک متخصص باهوش و آموزش دیده با تجربیات فراوان" معرفی میکند، اما با گفتن اینکه "۱۰ تا ۱۵ درصد مسلمانان جهان، جنگ طلب هستند"، پایپز را به "گزینش کردن و تحریف" متهم میکند.
پایپز و سیاست خارجیپایپز یکی از حامیان سرسخت جنگ ویتنام بود. زمانی که دانشجویان در دهه ۱۹۶۰ ساختمان مدیریت هاروارد را اشغال کردند تا به این جنگ اعتراض کنند وی در کنار مدیریت جبهه گرفت.[۱۳۴] پایپز در گذشته خود را یک دموکرات میدانست، اما پس از اینکه در سال ۱۹۷۲ جرج مکگاورن[۱۳۵] کاندیدای ضدجنگ، به عنوان نامزد دموکراتها در انتخابات ریاست جمهوری معرفی شد، او به حزب جمهوریخواه پیوست.[۱۳۶] پایپز از اینکه وی را "نومحافظهکار" خطاب کنند استقبال میکند. وی زمانی گفته بود: "دیگران من را اینگونه میبینند و میدانید، شاید من یکی از آنها هستم.[۱۳۷]" اما در آوریل ۲۰۰۹ و به علت اختلاف نظرهایی که با نومحافظهکاران در اموری چون دموکراسی و عراق پیدا کرد این عنوان را رد نمود و از آن پس خود را یک "جمهوریخواه ساده" نامید.[۱۳۸]
پایپز یکی از حامیان سرسخت جنگ ویتنام بود. زمانی که دانشجویان در دهه ۱۹۶۰ ساختمان مدیریت هاروارد را اشغال کردند تا به این جنگ اعتراض کنند وی در کنار مدیریت جبهه گرفت اروپاپایپز در ۱۶ جولای ۲۰۰۲ و طی مقالهای در نیویورکپست[۱۳۹] اختلاف نظر بین آمریکا و اروپاییها در حمله به عراق را نشانگر بخشی از یک تغییر بلند مدت دانست نه یک اتفاق موقتی. وی اظهار داشت که اختلافات "در گذر زمان بیشتر خواهند شد" و اینکه "آمریکاییها باید توجه کمتر و کمتری بدان بکنند" و "برای بدست آوردن متحدین نظامی قوی به خارج از اروپا بنگرند."[۱۴۰]
عراقپایپز در سال ۱۹۸۷ دولت آمریکا را تشویق نمود که تسلیحات پیشرفته و اطلاعات نظامی در اختیار صدام حسین، دیکتاتور عراق، قرار دهد تا با موفقیتهای ایران که در جنگ با عراق کسب شده بودند، موازنه ایجاد شود.[۱۴۱] وی نوشت: "عراق دارای سبقه ضدیت با آمریکا و صهیونیسم، حمایت از تروریسم و دوستی با شوروی است"، اما "اگر موضع ما نسبت به عراق بر پایه معامله به مثل باشد در این صورت در آینده بلند مدت میتوانیم روابط پر ثمری با این کشور داشته باشیم."[۱۴۲] پس از حمله سال ۲۰۰۳ به عراق، پایپز اعلام نمود که هنوز بر توصیههای خود پایبند است. وی این امر را با اتحاد موقتی آمریکا با جوزف استالین طی جنگ جهانی دوم مقایسه نمود.[۱۴۳]
در آوریل ۱۹۹۱، زمانی که مباحثی پیرامون مداخله نظامی آمریکا علیه رژیم صدام حسین در جریان بود، پایپز طی مقالهای در روزنامه والاستریتژورنال[۱۴۴] در مورد چشمانداز اشغال عراق توسط نیروهای آمریکایی نوشت: "به نظر کاملا رمانتیک میآید، اما مواظب باشید. به مانند اسرائیلیها در لبنان در نه سال گذشته، نیروهای آمریکایی به سرعت مورد نفرت واقع شدند، شیعهها بمبگذاریهای انتحاری انجام میدهند، کردها به روشهای خود ادامه میدهند و دولتهای سوریه و ایران نقشههای جدیدی برای خرابکاری در حکمرانی آمریکاییها پیاده میکنند. ماندن در این کشور بسیار دردناک و ترک آن بسیار تحقیرآمیز خواهد بود."[۱۴۵]
در سال ۲۰۰۲ و ۲۰۰۳، پایپز یکی از پشتیبانان اصلی جنگ عراق بود و میگفت که صدام "تهدیدی خطرناک" برای آمریکا است.[۱۴۶] وی در مقالهای در نیویورکپست که در ۸ آوریل ۲۰۰۳ منتشر شد مخالفت خود را با نگرانیها و پیشبینیهای حسنی مبارک، رئیسجمهور مصر، اعلام نمود. مبارک اعتقاد داشت که "جنگ در عراق عواقب فاجعهباری خواهد داشت... تروریسم افزایش خواهد یافت... سازمانهای تروریستی متحد خواهند شد... همه جا ناامن خواهد شد." اما پایپز معتقد بود که: "وضعیتی کاملا متفاوت رخ خواهد داد: جنگ در عراق باعث کاهش تروریسم خواهد شد."
پایپز بعدها و در مورد اظهارات خود گفت: "مبارک این موضوع را درست فهمیده بود و من غلط. میتوانست طور دیگری باشد اما درگیری بسیار نزدیک نیروهای ائتلاف در عراق، مسلمانان را تحریک کرده و باعث افزایش تروریسم شد."[۱۴۷]
مناقشه اعراب و اسرائیلپایپز در مناقشه بین اعراب و اسرائیل جانب اسرائیل را گرفته و یکی از مخالفین تشکیل دولت فلسطینی است. وی طی مقالهای در نشریه کامنتری[۱۴۸] در آوریل ۱۹۹۰ نوشت: "میتواند یک اسرائیل یا یک فلسطین وجود داشته باشد اما هر دوی آنها نمیشود... جواب آنهایی که سؤال میکنند چرا فلسطینیها باید از حق داشتن دولت محروم شوند بسیار ساده است: به آنها یک دولت مستقل بدهید تا زنجیرهای از حوادث به هم مرتبط پدید آید و در نتیجه آنها یا این دولت نابود گردد و یا دولت اسرائیل."[۱۴۹]
پایپز یک راه حل سه دولتی در این خصوص ارائه میدهد که در آن غزه به مصر و کرانه باختری به اردن واگذار شود.[۱۵۰]
وی در سپتامبر ۲۰۰۸ گفت: "فلسطینیها وجود دولت اسرائیل را نمیپذیرند. تا زمانی که این وضعیت تغییر نکند، هیچ دلیلی برای انجام هیچ نوع مذاکرهای نمیبینم."
پایپز در سال ۱۹۸۷ دولت آمریکا را تشویق نمود که تسلیحات پیشرفته و اطلاعات نظامی در اختیار صدام حسین، دیکتاتور عراق، قرار دهد تا با موفقیتهای ایران که در جنگ با عراق کسب شده بودند، موازنه ایجاد شود ایرانپایپز اخیرا از این ایده حمایت نموده که باراک اوباما "به ارتش آمریکا دستور دهد تا ظرفیت تسلیحات هستهای ایران را نابود گرداند ... هماکنون زمان عمل است."[۱۵۱] وی ادعا میکند که اکنون موقعیت آمریکا برای بمباران ایران مساعد است، و اینکه "فقط حکمرانان ایران و عمال آنها هستند که تلاش رژیم این کشور برای ایجاد یک زرادخانه هستهای بزرگ را انکار میکنند."
وی همچنین اظهار میکند که بمباران یکجانبه ایران توسط آمریکا "نیازمند درگیری مستقیم چندانی توسط نیروی زمینی نخواهد بود، تلفات کمی در پی خواهد داشت و از نظر سیاسی نیز قابل تحمل خواهد بود."[۱۵۲]
مخالفت پایپز با ایران سابقهای طولانی دارد. وی در سال ۱۹۸۰ نوشت: "ایران وارد یک اقتصاد فرا نفتی شده است. این کشور تنها صادر کننده بزرگ نفت است که از میلیاردها دلار نفتی چشمپوشی کرده و با ابزار خودش زندگی میکند."[۱۵۳] پایپز از دولت رونالد ریگان به علت رسوایی ایران-کنترا انتقاد کرده و نوشت: "اقدامات آمریکا اعطای دیگر انواع کمک و کاپیتولاسیون به آیتالله را مشروع ساخت."[۱۵۴]
پایپز قبلا از این ایده حمایت میکرد که آمریکا از مجاهدین خلق علیه ایران استفاده کند.[۱۵۵] اگرچه سامان مجاهدین خلق از جانب آمریکا، اتحادیه اروپا، کانادا، عراق و ایران به عنوان یک سازمان تروریستی معرفی شده است، اما پایپز این عمل را به مانند رشوهای برای حاکمان ایران توصیف میکند. وی مینویسد: "مجاهدین خلق هیچ خطری برای آمریکاییها و یا اروپاییها ایجاد نکرده و در دهها سال گذشته نیز خطری نداشته است. این سامان فقط برای رژیم بدنام، کینهتوز و دینسالار تهران خطر محسوب میشود."[۱۵۶]
پایپز اخیرا از این ایده حمایت نموده که باراک اوباما "به ارتش آمریکا دستور دهد تا ظرفیت تسلیحات هستهای ایران را نابود گرداند عربستان سعودیپاپیپز معتقد است که عربستان سعودی نه دوست و نه دشمن آمریکا است، بلکه رقیب این کشور محسوب میشود.[۱۵۷] پایپز معتقد است آنچه که وی به عنوان ارتباط گسترده عربستان سعودی با حادثه مرگ ۳۰۰۰ آمریکایی در ۱۱ سپتامبر معرفی میکند دلیلی است برای اینکه قربانیان و خانوادههای آنها از این کشور طلب غرامت نمایند."[۱۵۸]
پایپز و کاریکاتورهای دانمارکتحليلگران ماجرای انتشار کاريکاتورهاي اهانت آميز عليه پيامبر اسلام (ص) در سپتامبر ۲۰۰۵ در روزنامه های دانمارک را توطئه برنامهريزی شده نومحافظهکاران براي زمينهسازي تهاجم به ايران و جلب اروپائيان به اين جنگ ارزيابی می کنند. به اعتقاد بسیاری در اين ماجرا دانيل پايپز نقش مستقيم و در عین حال پشت پرده داشت. کريستوفر بالين[۱۵۹]، روزنامهنگار سرشناس آمريکايی، نوشت: رسوايی کاريکاتورهای ضداسلامی بخشی از پروژه "برخورد تمدنها" است که نئوکانهای صهيونيست پيش ميبرند. هدف آنها ايجاد تعارض مصنوعي ميان بهاصطلاح "غرب مسيحی" با دولتها و مردم مسلمان است.
پایپز طی مقالهای با دفاع از انتشار کاریکاتورهای موهن نوشت: "مسأله کلیدی در نبرد بر سر دوازده کاریکاتور دانمارکی در مورد [حضرت] محمد [ص]، پیامبر مسلمانان این است که آیا غرب به حمایت از این کاریکاتورها و چیزهای دیگر شامل آزادی بیان، ادامه خواهد داد یا مسلمانان روش زندگی خود را به غربیها تحمیل خواهند کرد؟ در نهایت، هیچ گونه مصالحهای وجود نخواهد داشت: غربیها یا تمدن خود، شامل حق کفرگویی، را حفظ خواهند کرد و یا نه."[۱۶۰]
پایپز مسلمانان را به جهت اعتراض بدین کاریکاتورها دورو میخواند و ادعا میکند که آنها به طور مداوم به یهودیت، مسیحیت، هندوئیسم و بودائیسم اهانت میکنند اما دین و پیامبر خود را از این اعمال مبرا میدانند. وی عذرخواهی برخی کشورها از مسلمانان را محکوم و عدم عذرخواهی کشورهای دیگر چون آلمان، فرانسه و نروژ را ستود.
منابع و مأخذ--------------------------------------------------------------------------------
[۱] Washington Institute for Near East Policy
[۲] U.S. Committee for a Free Lebanon
[۳] New York Post
[۴] Jerusalem Post
[۵] Naval War College
[۶] Foreign Policy Research Institute
[۷] Project for the New American Century
[۸] Jerusalem Summit
[۹] Middle East Forum
[۱۰] (USIP) U.S. Institute of Peace
[۱۱] Department of Defense
[۱۲] Militant Islam Reaches America (۲۰۰۲)
[۱۳] The Rushdie Affair: The Novel, the Ayatollah, and the West (۱۹۹۰)
[۱۴] In the Path of God: Islam and Political Power (۱۹۸۳)
[۱۵] Muslim immigrants in the United States (۲۰۰۲)
[۱۶] Syria Beyond the Peace Process (۱۹۹۵)
[۱۷] Greater Syria: The History of an Ambition (۱۹۹۰)
[۱۸] Greater Syria: The History of an Ambition (۱۹۹۰)
[۱۹] The Long Shadow: Culture and Politics in the Middle East (۱۹۹۹)
[۲۰] Daniel Pipes Biography, http://www.danielpipes.org/bios/; Middle East Forum, http://www.meforum.org/.
[۲۱] Richard Pipes
[۲۲] Tassel, Janet (January–February ۲۰۰۵). "Militant About "Islamism"". Harvard Magazine. Retrieved May ۱۲, ۲۰۰۸.
[۲۳] Ballon, Marc (March ۶, ۲۰۰۷). "Daniel Pipes fights the worldwide threat of Islamism – from Malibu". Jewish Journal of Greater Los Angeles. Retrieved May ۱۲, ۲۰۰۸.
[۲۴] A Medieval Islamic Debate: The World Created in Eternity, a study of Al-Ghazali
[۲۵] Press, Eyal (May ۲۰۰۴). "Neocon man: Daniel Pipes has made his name inveighing against an academy overrun by political extremists.". The Nation. Archived from the original on November ۱۳, ۲۰۰۷. Retrieved August ۱۷, ۲۰۰۷.
[۲۶] Slave Soldiers and Islam
[۲۷] Press, Eyal (May ۲۰۰۴). "Neocon man: Daniel Pipes has made his name inveighing against an academy overrun by political extremists.". The Nation. Archived from the original on November ۱۳, ۲۰۰۷. Retrieved August ۱۷, ۲۰۰۷.
[۲۸] Arabists: The Romance of an American Elite, Kaplan, Robert D., p. ۲۸۷, Simon and Schuster, ۱۹۹۵
[۲۹] Pepperdine University
[۳۰] "School of Public Policy Announces ۲۰۰۷ Distinguished Visiting Professor: Daniel Pipes". Pepperdine University. Retrieved May ۱۳, ۲۰۰۸.
[۳۱] Tassel, Janet (January–February ۲۰۰۵). "Militant About "Islamism"". Harvard Magazine. Retrieved May ۱۲, ۲۰۰۸.
[۳۲] "Letter to President Bush on Israel, Arafat and the War on Terrorism, April ۳, ۲۰۰۲ http://www.newamericancentury.org/Bushletter-۰۴۰۳۰۲.htm
[۳۳] U.S. Committee for a Free Lebanon
[۳۴] Washington Institute for Near East Policy
[۳۵] National Review
[۳۶] Geert Wilders
[۳۷] Daniel Pipes, "Why I Stand with Geert Wilders,” National Review, January ۱۹, ۲۰۱۰, http://article.nationalreview.com/۴۲۱۵۴۴/why-i-stand-with-geert-wilders/daniel-pipes.
[۳۸] Eli Clifton
[۳۹] Inter Press Service
[۴۰] Frank Gaffney
[۴۱] Center for Security Policy
[۴۲] David Horowitz
[۴۳] Freedom Center
[۴۴] Republican Jewish Coalition
[۴۵] Eli Clifton, "Daniel Pipes Steps Out Of The Closet… As An Islamophobe,” Inter Press Service blog, Lobelog.com, January ۱۹, ۲۰۱۰, http://www.lobelog.com/?p=۴۵۷#more-۴۵۷.
[۴۶] Boston Globe
[۴۷] Jeff Jacoby, "Pipe's Effective Path to Peace," Boston Globe, June ۲۲, ۲۰۰۳.
[۴۸] Daniel Pipes and Ziad Abdelnour, "Ending Syria's Occupation of Lebanon: The U.S. Role?" Middle East Forum, ۲۰۰۰.
[۴۹] Elliott Abrams
[۵۰] Douglas Feith
[۵۱] David Wurmser
[۵۲] Secretary of State for Global Affairs
[۵۳] Paula Dobriansky
[۵۴] Jeane Kirkpatrick
[۵۵] Charles Krauthammer
[۵۶] Charles Krauthammer, "The Truth about Daniel Pipes," Washington Post, August ۱۵, ۲۰۰۳
[۵۷] Jim Lobe, " 'Anti-Islamist' Crusade Gets Organized," Right Web Analysis, International Relations Center, March ۳, ۲۰۰۵.
[۵۸] Ibid.
[۵۹] Mark Engler, "Hawks Say the Darndest Things," TomPaine.com, July ۱۰, ۲۰۰۳.
[۶۰] Jim Lobe
[۶۱] Study of Islam and Democracy
[۶۲] Arab-American Institute
[۶۳] Mark Engler, "Hawks Say the Darndest Things," TomPaine.com, July ۱۰, ۲۰۰۳.
[۶۴] Center for Islamic Pluralism
[۶۵] Center for Islamic Pluralism, http://www.islamicpluralism.org/.
[۶۶] the Islamic Society of North America
[۶۷] the North American Islamic Trust
[۶۸] the Muslim Students' Association of the United States and Canada
[۶۹] Muslim Public Affairs Council
[۷۰] Arab-American Institute
[۷۱] American Arab Anti-Discrimination Committee
[۷۲] Ali al-Ahmed
[۷۳] Jim Lobe, "Anti-Islamic Crusader Plants New Seeds," Inter Press Service, February ۲۴, ۲۰۰۵.
[۷۴] Campus Watch
[۷۵] Joel Benin
[۷۶] Joel Benin, "The Israelization of American Middle East Policy Discourse," Department of History, Stanford University, Undated, http://www.stanford.edu/~beinin/Israelization.html.
[۷۷] John Mearsheimer
[۷۸] Stephen Walt
[۷۹] John Mearsheimer and Stephen Walt, "The Israel Lobby and U.S. Foreign Policy," Harvard Kennedy School Working Paper, March ۲۰۰۶.
[۸۰] DanielPipes.org
[۸۱] New York Sun
[۸۲] FrontPageMagazine.com
[۸۳] :Fort Dixفورت دیکس نام تأسیساتی نظامی درایالت نیوجرسی آمریکا است. در سال ۲۰۰۷ گروهی ۶ نفره که همگی آنان مسلمان بودند حملهای علیه نیروهای نظامی مستقر در این تأسیسات ترتیب میدهند. هدف این گروه از بین بردن هر چه بیشتر نظامیان این تأسیسات بود. این گروه توسط اف بی آی شناسایی شده و در سال ۲۰۰۸ همگی آنها دستگیر و محاکمه میشوند.
[۸۴] New Jersey
[۸۵] National Review Online
[۸۶] Salt Lake City
[۸۷] "Jihad in Jersey: A Garden State Reminder that We're at War," Symposium, National Review Online, May ۹, ۲۰۰۷.
[۸۸] Guardian of Zion
[۸۹] Rennert Center for Jerusalem Studies
[۹۰] Bar-Ilan University in Israel
[۹۱] Ruthie Blum, "I'm Frustrated Israelis Don't Get to the Point," Jerusalem Post, June ۸, ۲۰۰۶.
[۹۲] http://www.nationalreview.com/articles/۲۲۹۰۵۹/how-save-obama-presidency-bomb-iran/daniel-pipes
[۹۳] http://www.nationalreview.com/articles/۲۲۹۰۵۹/how-save-obama-presidency-bomb-iran/daniel-pipes?page=۲
[۹۴] Jerusalem Post
[۹۵] Obama through Muslim eyes The Jerusalem Post August ۲۵, ۲۰۰۸. Retrieved on December ۲۶, ۲۰۰۸.
[۹۶] Was Obma Ever a Muslim? Danielpipes.org December ۲۴, ۲۰۰۷. Retrieved on December ۲۶, ۲۰۰۸.
[۹۷] FrontPage Magazine
[۹۸] Pipes, Daniel (January ۷, ۲۰۰۸). "Confirmed: Barack Obama Practiced Islam". FrontPage Magazine. http://www.danielpipes.org/article/۵۳۵۴. Retrieved May ۱۳, ۲۰۰۸.
[۹۹] Media Matters for America
[۱۰۰] "Daniel Pipes relied on disputed LA Times article to revive Obama-Muslim falsehood". Media Matters for America. January ۲, ۲۰۰۸. http://mediamatters.org/items/۲۰۰۸۰۱۰۲۰۰۰۴. Retrieved May ۱۳, ۲۰۰۸.
[۱۰۱] Ben Smith
[۱۰۲] The Politico
[۱۰۳] Ben Smith: The Muslim smear version ۲.۰ The Politico December ۳۰, ۲۰۰۷. Retrieved on December ۲۶, ۲۰۰۸.
[۱۰۴] Fox News Network
Hannity's America Fox News, May ۳۱, ۲۰۰۸. Retrieved on December ۲۶, ۲۰۰۸. [۱۰۵]
[۱۰۶] Middle East Insight
[۱۰۷] Pipes, Daniel (March/April ۱۹۸۵). ""Death to America" in Lebanon". Middle East Insight. http://www.danielpipes.org/article/۲۶۶. Retrieved March ۱, ۲۰۰۸.
[۱۰۸] National Interest
[۱۰۹] Pipes, Daniel (Fall ۱۹۹۵). "There Are No Moderates: Dealing with Fundamentalist Islam". National Interest. http://www.danielpipes.org/article/۲۷۴. Retrieved March ۱, ۲۰۰۸.
[۱۱۰] Steven Emerson
[۱۱۱] USA Today
[۱۱۲] Press, Eyal (May ۲۰۰۴). "Neocon man: Daniel Pipes has made his name inveighing against an academy overrun by political extremists.". The Nation. Archived from the original on November ۱۳, ۲۰۰۷. http://web.archive.org/web/۲۰۰۷۱۱۱۳۰۷۱۶۴۴/http://findarticles.com/p/articles/mi_hb۱۳۶۷/is_۲۰۰۴۰۵/ai_n۶۳۸۲۷۶۹. Retrieved August ۱۷, ۲۰۰۷.
[۱۱۳] Emerson, Steven; Daniel Pipes (May ۳۱, ۲۰۰۱). "Terrorism on Trial". Wall Street Journal. http://www.danielpipes.org/article/۳۸۱. Retrieved May ۱۳, ۲۰۰۸.
[۱۱۴] Tassel, Janet (January–February ۲۰۰۵). "Militant About "Islamism"". Harvard Magazine. http://www.harvardmagazine.com/on-line/۰۱۰۵۴۰.html. Retrieved May ۱۲, ۲۰۰۸.
[۱۱۵]Pipes, Daniel (April ۱۷, ۲۰۰۷). "Bolstering Moderate Muslims". New York Sun. http://www.danielpipes.org/article/۴۴۲۶.
[۱۱۶] Pipes, Daniel (May ۸, ۲۰۰۷). "A Million Moderate Muslims on the March". New York Sun. http://www.danielpipes.org/article/۴۴۹۷.
[۱۱۷] Peter Robinson
[۱۱۸] National Review
[۱۱۹] Whitaker, Brian (September ۱۰, ۲۰۰۱). "US pulls plug on Muslim websites". The Guardian. http://www.guardian.co.uk/technology/۲۰۰۱/sep/۱۰/internetnews.worlddispatch.
[۱۲۰] Pipes, Daniel (November ۱۹, ۱۹۹۰). "The Muslims are Coming! The Muslims are Coming!". National Review. http://www.danielpipes.org/article/۱۹۸. Retrieved March ۱۳, ۲۰۰۸.
[۱۲۱] Stevenson, Richard (April ۲۸, ۲۰۰۳). "For Muslims, a Mixture Of White House Signals". The New York Times. http://query.nytimes.com/gst/fullpage.html?res=۹F۰۷E۵DE۱۳۳DF۹۳BA۱۵۷۵۷C۰A۹۶۵۹C۸B۶۳. Retrieved November ۲۹, ۲۰۰۷.
[۱۲۲] Ferguson, Barbara. "Daniel Pipes Continuing His Campaign Against Muslims". Arab News. http://www.arabnews.com/?page=۴§ion=۰&article=۵۹۶۱۲&d=۲۷&m=۲&y=۲۰۰۵.
[۱۲۳] Elliot, Andrea (April ۲۷, ۲۰۰۸). "Critics Cost Muslim Educator Her Dream School". The New York Times. http://www.nytimes.com/۲۰۰۸/۰۴/۲۸/nyregion/۲۸school.html?_r=۱&ref=nyregion&oref=slogin. Retrieved May ۳, ۲۰۰۸.
[۱۲۴] Council on American-Islamic Relations
[۱۲۵] Daniel Pipes; Sharon Chadha (Spring ۲۰۰۶). "CAIR: Islamists Fooling the Establishment". Middle East Quarterly. http://www.danielpipes.org/article/۳۴۳۷.
[۱۲۶] McNeil, Kristine (November ۱۱, ۲۰۰۲). "The War on Academic Freedom". The Nation. Retrieved October ۲۱, ۲۰۰۷.
[۱۲۷] James Zogby
[۱۲۸] Hitchens, Christopher (August ۱۱, ۲۰۰۳). "Pipes the propagandist". Slate. Retrieved May ۱۳, ۲۰۰۸.
[۱۲۹] "A Misdirected Attack: Editorial". Los Angeles Times. August ۱۷, ۲۰۰۳. Retrieved May ۱۲, ۲۰۰۸. "Keep Us Informed". Campus Watch
[۱۳۰] Tom Harkin
[۱۳۱] "Daniel Pipes nomination stalled in committee". Baltimore Chronicle. July ۲۳, ۲۰۰۳. Retrieved May ۱۳, ۲۰۰۸.
[۱۳۲] Alphonso, Caroline (March ۲۹, ۲۰۰۵). "Visit by pro-Israeli prof causes uproar at UofT". The Globe and Mail.
[۱۳۳] "Open Letter". Science for Peace.
[۱۳۴] Press, Eyal (May ۲۰۰۴). "Neocon man: Daniel Pipes has made his name inveighing against an academy overrun by political extremists.". The Nation. Archived from the original on November ۱۳, ۲۰۰۷. http://web.archive.org/web/۲۰۰۷۱۱۱۳۰۷۱۶۴۴/http://findarticles.com/p/articles/mi_hb۱۳۶۷/is_۲۰۰۴۰۵/ai_n۶۳۸۲۷۶۹. Retrieved August ۱۷, ۲۰۰۷.
[۱۳۵] George McGovern
[۱۳۶] Press, Eyal (May ۲۰۰۴). "Neocon man: Daniel Pipes has made his name inveighing against an academy overrun by political extremists.". The Nation. Archived from the original on November ۱۳, ۲۰۰۷. http://web.archive.org/web/۲۰۰۷۱۱۱۳۰۷۱۶۴۴/http://findarticles.com/p/articles/mi_hb۱۳۶۷/is_۲۰۰۴۰۵/ai_n۶۳۸۲۷۶۹. Retrieved August ۱۷, ۲۰۰۷.
[۱۳۷] Daniel, Pipes (March ۸, ۲۰۰۵). "A Neo-Conservative's Caution". Daniel Pipes. http://www.danielpipes.org/۲۴۴۷/a-neo-conservatives-caution. Retrieved April ۱۰, ۲۰۰۹.
[۱۳۸] Ibid.
[۱۳۹] The New York Post
[۱۴۰] Daniel, Pipes (July ۱۶, ۲۰۰۲). "Europeans: From Venus?". Daniel Pipes. http://www.danielpipes.org/۴۳۲/europeans-from-venus.
[۱۴۱] rabi, Maher (February ۸, ۲۰۰۵). "This is not the way to tackle anti-Semitism". The Age. http://www.theage.com.au/news/Opinion/This-is-not-the-way-to-tackle-antiSemitism/۲۰۰۵/۰۲/۰۷/۱۱۰۷۶۲۵۱۳۵۸۵۵.html?oneclick=true. Retrieved May ۱۳, ۲۰۰۸.
[۱۴۲] ">Pipes, Daniel; Mylroie, Laurie (April ۲۷, ۱۹۸۷). "Back Iraq: It's time for a U.S. ‘tilt'". The New Republic. http://www.danielpipes.org/۵۳۳۰/back-iraq.
[۱۴۳] A Response to Daniel Pipes. By Irfan Khawaja. praxeology.net Published May ۲۹, ۲۰۰۳.
[۱۴۴] Wall Street Journal
[۱۴۵] Pipes, Daniel (April ۱۱, ۱۹۹۱). "Why America Can't Save the Kurds". Wall Street Journal with alterations by Daniel Pipes, reprinted on DanielPipes.org. http://www.danielpipes.org/article/۲۰۹. Retrieved May ۱۳, ۲۰۰۸.
[۱۴۶] Press, Eyal (May ۲۰۰۴). "Neocon man: Daniel Pipes has made his name inveighing against an academy overrun by political extremists.". The Nation. Archived from the original on November ۱۳, ۲۰۰۷. http://web.archive.org/web/۲۰۰۷۱۱۱۳۰۷۱۶۴۴/http://findarticles.com/p/articles/mi_hb۱۳۶۷/is_۲۰۰۴۰۵/ai_n۶۳۸۲۷۶۹. Retrieved August ۱۷, ۲۰۰۷.
[۱۴۷] Pipes, Daniel (April ۸, ۲۰۰۳). "۱۰۰ Bin Ladens on the Way?". New York Post. http://www.danielpipes.org/article/۱۰۵۵.
[۱۴۸] Commentary
[۱۴۹] Pipes, Daniel (April ۱۹۹۰). "Can the Palestinians Make Peace?". Commentary with alterations by Daniel Pipes, reprinted on DanielPipes.org. http://www.danielpipes.org/article/۱۹۴. Retrieved May ۱۳, ۲۰۰۸.
[۱۵۰] Solving the "Palestinian Problem," by Daniel Pipes, Jerusalem Post, January ۷, ۲۰۰۹ [۱]
[۱۵۱] Pipes, Daniel (February ۲, ۲۰۱۰). "How to Save the Obama Presidency: Bomb Iran". The National Review. http://www.danielpipes.org/article/۱۰۲۶.
[۱۵۲] Pipes, Daniel (February ۲, ۲۰۱۰). "How to Save the Obama Presidency: Bomb Iran". The National Review. http://www.danielpipes.org/article/۱۰۲۶.
[۱۵۳] Pipes, Daniel (July ۱۰, ۱۹۸۰). "Iran's Good Fortune". Washington Post. http://www.danielpipes.org/article/۱۰۲۶.
[۱۵۴] Pipes, Daniel; Mylroie, Laurie (April ۲۷, ۱۹۸۷). "Back Iraq: It's time for a U.S. ‘tilt'". The New Republic. http://www.danielpipes.org/۵۳۳۰/back-iraq.
[۱۵۵] Pipes, Daniel (July ۱۰, ۲۰۰۷). "Unleash the Iranian Opposition". New York Sun with alterations by Daniel Pipes, reprinted on DanielPipes.org. http://www.danielpipes.org/article/۴۷۴۷. Retrieved March ۲۵, ۲۰۰۸.
[۱۵۶] Ibid.
[۱۵۷] Pipes, Daniel (May ۱۴, ۲۰۰۲). "Saudi Arabia: Not Friend or Foe". New York Post. http://www.danielpipes.org/article/۴۰۱.
[۱۵۸] Ruthie Blum: Interview: ‘I watch with frustration as the Israelis don't get the point' Jerusalem Post June ۹, ۲۰۰۶. Retrieved on December ۲۶, ۲۰۰۸.
[۱۵۹] Kristopher Ballin
[۱۶۰] http://www.danielpipes.org/۳۳۶۰/cartoons-and-islamic-imperialism