به گزارش «آرماگدون» ،گاهی یک سخنرانی بی ضرر می تواند به طور بالقوه مسیر اصلی یک رییس جمهور را تعیین کند، حتی پیش از آن که آن رییس جمهور رسما پشت میز بیضی شکل کاخ سفید مستقر شود.
و این درباره دولت کنونی مستقر در کاخ سفید صدق می کند- همین طور درباره استراتژیست ارشد ترامپ، «استیو بَنِن» Steve Bannon
در جولای ۲۰۱۴، بَنن در یک سخنرانی و پرسش و پاسخ ۴۹ دقیقه ای در کنفرانسی به میزبانی «موسسه کرامت انسانی»HDI در واتیکان با موضوع «خیزش جریان راست مذهبی در اروپا» شرکت کرد. بَنِن که از طریق اسکایپ از لس انجلس با اتاق کنفرانس کوچکی در واتیکان ارتباط گرفت، در سخنرانی خود گفت:
" غرب یهود-مسیحی در بحران به سر می برد....ما تازه در مراحل ابتدایی یک مناقشه بی رحمانه و خونبار هستیم."
البته موسسه HDI یک مخاطب کاملا مناسب برای این سخنان بود. بنیانگذار این موسسه که در واقع یک گروه لابی برای ایجاد یک «جریان مسیحی» در سیاست اروپاست، یک سیاستمدار پیشین به نام به نام بنجامین هارنوِل Benjamin Harnwell است. هارنول کسی است که تجربه نمایندگی خود را در پارلمان اروپا به عنوان " مشارکت در جنگ معنویِ مستقیم علیه شیطان" توصیف می کند و حتی اشخاص و جریان های افراطی چون مارین لو پن در فرانسه و حزب AFD(جایگزین برای آلمان) را هم چندان راست افراطی نمی داند.
استیو بَنِن در سخنرانی خود گفت: " ما در سال های بعد از فروپاشی اتحاد شوروی تا حدی از مسیر خارج شده ایم. در قرن ۲۱، ما بحران هم در کلیسا و هم در آیین خود مواجهیم. بحران در غرب و بحران در سرمایه داری."
بَنِن طرفدار «سرمایه داری روشنگرانهی غربِ یهود-مسیحی» است که بر «مبانی معنوی و اخلاقی مسیحیت» استوار است. ولی به زعم بَنِن، این الگو از جانب «سرمایه داری رفاقتی»(که خود او آن را سرمایه داریِ تحت کنترل دولت می خواند) و همچنین «سرمایه داری لیبرتارین»، مورد هجوم است، دو مدل از سرمایه داری که در مدیریت اخلاقی خلق و توزیع ثروت شکست خورده اند.
و چه کسی مقصر این وضعیت است؟ بَنِن سکولاریزاسیون در غرب را عامل آن می داند، یک سکولاریزم خزنده که " شیره رمق غربِ یهود-مسیحی را برای دفاع از آرمان هایش کشیده است."
اما سَر-استراتژیست ترامپ دو تهدید دیگر را هم برای غربِ یهود-مسیحی در افق می بیند و راه حل او برای هر یک از این تهدیدها، شکل گرفته از مفاهیم مذهبی است.
مشکل بَنِن با اسلاماولین تهدید پدیدار در افق، از دید بَنِن، اسلام است. او معتقد است که غرب " تازه در مراحل ابتدایی یک جنگ جهانی علیه فاشیزم اسلامی" قرار دارد و باید با اتخاذ " یک موضع بسیار، بسیار، بسیار تهاجمی علیه اسلام افراطی" واکنش نشان دهد.
در جولای ۲۰۱۶، بَنِن با جان گواندولو John Guandolo، مامور پیشین بدنام FBI که یک فعال ضد اسلام و از نظریه پردازان توطئه علیه مسلمانان است، مصاحبه کرد و گفت که مسلمانان امریکایی " از حقوق مصرّح در متمم اول قانون اساسی آمریکا به هیچ عنوان برخوردار نیستند." در این گفتگو، بَنِن می پرسد: " آیا ما واقعا در تقابل و نبرد با اسلام بنیادگرای افراطی در ایالات متحده و جاهایی مثل کشورهای متحد ما همچون فرانسه و بریتانیا هستیم؟"
فراموش نشود که بَنِن نویسنده فیلمنامه ای به نام «ایالات اسلامی آمریکا»(طعنه به نام ایالات متحده آمریکا) است که داستان غلبه اسلام گراها را بر آمریکا به کمک رسانه ها، یهودیان امریکا، اف بی آی و خود کاخ سفید، روایت می کند. او در ادامهی گفتگو از مهمان خود می پرسد: " آیا به اعتقاد تو ما باید مانند یک وضعیت جنگی، این ها(مسلمانان آمریکا) را تحت تعقیب قرار دهیم و باید مراقب ستون پنجم ان ها باشیم؟- قطعا یک ستون پنجم این جا در ایالات متحده وجود دارد که باید تکلیف آن را مشخص کرد"
قبل تر، در ۲۰۱۰، بَنِن به «آوی دیویس»، عضو ارشد موسسه «ائتلاف آزادی آمریکا» ( سازمانی که هدف خود را " بسط ارزش ها و آرمان های تمدن غرب" عنوان می کند) مدعی شد که " اسلام دین صلح نیست، دین بندگی است."
به باور این استراتژیست ارشد کاخ سفید، اسلام دینی است که باید سرکوب شود. سخنان او را باید در پرتو هر فرمان اجرایی که توسط ترامپ امضاء می شود(یا حتی قبل از او امضاء شده است) دید. ممنوعیت ورود مسلمانان، ممنوعیت پیشنهادی از سوی رکس تیلرسن، وزیر خارجه، مبنی بر ممنوعیت فعالیت سازمان اخوان المسلمین، حذف ملی گرایان سفیدپوست(نژادپرستان آمریکایی) از برنامه مقابله با افراط گرایی دولت با هدف تمرکز صرف این برنامه بر اسلام و مسلمین، و همه این ها تنها در عرض چند هفته از شروع فعالیت دولت ترامپ، نشان از یک طوفان کامل اسلام هراسی دارد که تبعات فاجعه باری برای جامعه مسلمانان آمریکا خواهد داشت.
تهدید دیگر از دید بَنِن کدام است؟اما بَنِن صرفا به موضعگیری در برابر جهان اسلام قانع نیست. او چین را هم در چشم انداز دارد.
در مصاحبه ای در فوریه ۲۰۱۶، که بَنِن در برنامه رادیویی خود با استاد الهیات، تامس دی. ویلیامز(نماینده شبکه خبری آمریکایی Breitbart وابسته به استیو بَنن در رم ایتالیا) انجام داد، چنین مدعایی را مطرح کرد: " شما از یک سو اسلام توسعه طلب را دارید و از سوی دیگر، چین توسعه طلب را. درست است؟ هر دوی آن ها برانگیخته هستند. هر دو مغرور هستند. آن ها در حال پیشروی هستند و باور دارند که غرب یهود-مسیحی در حال عقب نشینی است."
او سپس می افزاید که چیزی که چین بیش از آمریکا و سرمایه داری از آن می ترسد، مسیحیت است. او در این زمینه می گوید: " چین یکی از پرجنب و جوش ترین کلیساهای مسیحی را در جهان دارد.....اِوانجلیکن های معتقد، پروتستان های معتقد و کاتولیک های معتقد که در عمق جامعه چین حضور دارند....این یک محیط بسیار، بسیار، بسیار پرتحرک و با طراوت مسیحی است که قرار است در این ژئوپلیتیک نقش آفرین باشد."
یک ماه بعد، بَنِن در مصاحبه ای با لی ادواردز(یک تاریخ نگار وابسته به جریان محافظه کار مسیحی) با قطعیت اعلام کرد: " ما تا ۵ تا ۱۰ سال آینده در دریای چین جنوبی وارد جنگ می شویم. هیچ تردید در این مورد وجود ندارد."
علایم همراهی ترامپ با تفکر بَنِناگر اسلام و چین برای مقابله انتخاب شوند، آن گاه نیاز به یک ارتش بزرگ است. در همان کنفرانس HDI در ۲۰۱۴، بَنِن خواستار تشکیل یک نیروی شبه نظامی(میلیشیا) از مسیحیان شد و تاکید کرد که آمریکا " تازه در مراحل آغازین یک مناقشه بی رحمانه و خونبار است."
او خواستار «رزمنده» شدن کلیسا شد تا " بتواند از اعتقادات ما(مسیحیان) علیه این بربریت جدیدی که آغاز شده، دفاع کند که می خواهد هر آن چه از ۲۰۰۰، ۲۵۰۰ سال اخیر برای ما باقی مانده، کاملا نابود کند."
گروه های شبه نظامی فاشیست در آمریکا حال از ۲۰۱۴ جهشی سریع به فوریه ۲۰۱۷ می کنیم. ترامپ بر سر کار است و بَنِن به شورای امنیت ملی راه یافته است و بر سیاست خارجی و امنیت ملی دولت، اثرگذار است.
همزمان، ترامپ در مراسم صبحانه نیایش ملی در واشینگتن از «نابود کردن کامل متمّم جانسون» سخن می گوید، یک قانون مالیاتی ۶۰ ساله که به جدا ماندن دین از سیاست در آمریکا کمک بسیاری کرده است.
این سخنرانی ترامپ، چشم اندازی از یک ملی گرایی دینی ارایه می داد که دو مایه اصلی آن، دین و نظامی گری است و او قصد داشت با این سخنرانی، زمینه را برای صدور فرمان اجرایی خود درباره «آزادی مذهبی» آماده کند.
ترامپ تروریزم را " تهدیدی اساسی برای آزادی مذهبی" توصیف کرد و افزود که " آزادی، هدیه ای از جانب دولت نیست، بلکه عطیه ای الهی است. ایمان به خدا، الهام بخش مردان و زنان برای ایثار کردن به وقت نیاز، رفتن به جنگ در خارج از مرزها و سلاح در دست گرفتن در داخل کشور است."
این تبلیغ بی مهابای ملی گرایی و مذهب، در ترکیب با قصد ترامپ برای حذف متمم جانسون، همگی نشان استیو بَنِن را بر خود دارند: سیاسی سازی و نظامی کردن مذهب- سپس کسب حمایت برای یک تقابل جهانی با دشمنان این مذهب.
جهان بینی بَنِن- و مجموعه جمهوری خواهان- وامدار میراث رونالد ریگان هم هست، که بَنِن از تحسین گران پر و پا قرص اوست. او بالای میز کار خود، تصویری از چهلمین رییس جمهور آمریکا، رونالد ریگان، نصب کرده است. در جولای ۱۹۸۰، ریگان نخستین سیاستمداری بود که گفت: " خدا آمریکا را حفظ کند."(God bless America)
زمانی که در ۲۰۰۴، در پی رویدادهای ۱۱ سپتامبر جامعه آمریکا بسیار سیاسی شده بود، بَنِن مستندی به نام «در برابر شر» را نوشت و کارگردانی کرد که در ان از ریگان و تیم امنیت ملی او به واسطه مواجهه سرسختانه ان ها با «امپراتوری شر»(لقب اتحاد شوروی در آمریکا) یک قهرمان به تصویر می کشد.
دیدگاه بَنِن نسبت به ترامپ، بی شباهت به توصیفی از ریگان نیست که در تیزر تبلیغاتی همین مستند آمده بود: " در خونبارترین و سبعانه ترین قرن بشریت، مردی با یک بینش آمد، یک نفر از بیرون حلقه، یک افراطی، با دیدگاه های افراطی درباره چگونگی مواجهه با شرّ."
چه کسی بَنِن را در این نبرد یاری می کند؟بَنِن در همان سخنرانی خود در کنفرانس واتیکان، گفت: " اگر ما به عنوان شرکاء با یکدیگر متحد نشویم، آن گاه این مناقشه مثل سرطان همه جا را می گیرد."
این متحدان از کجا خواهند آمد؟ گرچه او منتقد «سرمایه داری دولتی» روسیه است، اما یک امکان بالقوه را در پوتین برای اتحاد در آینده می بیند: " ما، غرب یهود-مسیحی، باید به آن چه پوتین می گوید، گوش دهیم تا جایی که در چارچوب سنت گرایی حرف می زند- به ویژه آن بخش هایی که مربوط به تقویت ملی گرایی است- و از قضاء، به نظر من حاکمیت فردی بر یک کشور، چیز خوب و چیز نیرومندی است."
کشیش پلید قرآن سوز آمریکایی آیا در جنگ مورد نظر، مسکو در کنار واشینگتن قرار خواهد گرفت؟ مالکلم نانس Malcolm Nance، تحلیل گر تروریزم در شبکه MSNBC، معتقد است که " بَنِن قصد دارد ایالات متحده و روسیه را در جنگ مسیحیت علیه اسلام، در کنار هم قرار دهد." اگر تهران(به عنوان متحد روسیه) بخواهد اقدامی انجام دهد که از منظر دولت ترامپ رد کردن خط قرمز محسوب شود و اقدام نظامی علیه ان را موجّه سازد، آن گاه این پوتین است که باید یک انتخاب دشوار انجام دهد.
اما اسراییل، که خواهان تحریم های جدید علیه ایران است، می تواند یک رفیق خوب در این زمینه برای آمریکا باشد. گرچه اتهامات یهودستیزی پررنگی علیه استیو بنن مطرح است، اما او همواره یکی از طرفداران سرسخت رژیم اسراییل بوده است. او اسراییل را به دلیل یک نوع ملی گرایی یهودی دینی- نظامی قوی در آن، و همچنین اختلاف ماهیتی این رژیم با اسلام گرایی، تحسین می کند.
دیگر متحد بالقوه برای بَنِن می تواند مارین لو پن در فرانسه باشد که حزب راست افراطی او، جبهه ملی، در نفرت از " جهانی سازی مالی و جهانی سازی اسلام» با بَنِن اشتراک دارد. لو پن در نظرسنجی ها برای دور اول انتخابات ریاست جمهوری فرانسه در ماه آپریل، پیشتاز است.
مارین لوپن متحد دیگر، «گیرت ویلدرز» Geert Wilders نماینده هلندی پارلمان اروپا و یکی از معروف ترین اسلام هراسان این قاره است که همکاری پیوسته ای با شبکه خبری «Breitbart» وابسته به بَنِن دارد. حزب ویلدرز، حزب آزادی PVV، احتمالا در انتخابات پارلمانی در هلند در سال جاری، احتمالا اکثریت کرسی ها را کسب خواهد کرد.
گیرت ویلدرز
جنگی که به اعتقاد بنن از ۲۰۰۸ آغاز شدمجله آمریکایی تایم گزارش داد که در اوایل سال های ۲۰۰۰، بَنِن شیفته کتاب «چرخش چهارم»، نوشته ویلیام اشتراوس و نیل هاو شد. این دو نویسنده در این کتاب پیش بینی کردند که نهادهای آمریکایی، هر ۸۰ سال دچار یک «نوزایی» می شوند: از انقلاب آمریکا(۱۷۷۵-۱۷۸۳) تا جنگ داخلی آمریکا(۱۸۶۱-۱۸۶۵) تا جنگ جهانی دوم(۱۹۳۹-۱۹۴۵)
هر یک از این رویدادها از یک حلقه ۴ بخشی تشکیل شده اند که در نسل های متوالی تکرار می شوند:
-فرو افتادن در یک بحران کامل
-محبوبیت بالای نهادها
-شورش علیه نهادها
-فراموش کردن درس ها و کلید زدن بحران بعدی، تکرار مکرّر در نسل های متوالی
در ۲۰۱۰، بَنِن مستندی با نام «نسل صِفر» Generation Zero ساخت که در آن، بحران مالی ۲۰۰۸، به عنوان یک هشدار مبنی بر نزدیک بودن «چرخش» بعدی در تاریخ آمریکا توصیف شد. طبق گزارش مجله تایم، بَنِن " فرصت را مغتنم می بیند که نظام قدیم زدوده شود و نظام جدیدی جای آن را بگیرد."
در واقع، او در سخنرانی خود در «بنیاد احیای آزادی» در ۲۰۱۱، گفت: " ما انقلاب داشتیم. ما جنگ داخلی داشتیم. ما رکود بزرگ و جنگ جهانی دوم داشتیم. این چهارمین چرخشگاه بزرگ در تاریخ آمریکاست و ما قرار است به چیزی در فراسو(-ی وضع کنونی) تبدیل شویم."
پس وقتی رابرت رایش Robert Reich، از مقامات دولت بیل کلینتون، می گوید، " بدون نظارت کسانی که از نیّات ترامپ و بَنِن خبر دارند، آن ها می توانند جهان را به سوی یک هالوکاست هسته ای نزدیک تر کنند"، دچار توهم یا جنون نشده است.
اما ماهیت فردی که در جایگاه «سَر-استراتژیست» Chief Strategist کاخ سفید قرار گرفته، در سایه برخی جنجال های حاشیه ای ترامپ پنهان مانده است: یک افراطی و ترویج دهنده نفرت نژادی و مذهبی که هدف نهایی او، به راه انداختن یک «جهاد» جهانی، منتهی از نوع مسیحی، و در واقع یک «جنگ جهانی سوم» است.
در سایه تمرکز همگان بر دلقک بازی های ترامپ و توئیتربازی نمایشی او، نیروهای تاریکی در سکوت در حال بالا بردن سطح قدرت خود در کاخ سفید هستند. در پایان فیلم درخشان «مظنونین همیشگی»، شخصیت «راجر وربال کینت» یا همان «کایزر شوزه»(با بازی استادانه و جاودانه کوین اسپیسی) می گوید: " بزرگ ترین نیرنگ شیطان این بود که جهان را قانع کرد شیطانی در کار نیست."
در ماه های آینده، روندهای موسوم به «کنترل و موازنه» در دموکراسی آمریکایی، در برابر جاه طلبی ها و برنامه بلندپروازانه و خطرناک بَنِن و همفکرانش محک های بسیار جدی خواهد خورد.
وقتی روزنامه نیویورک تایمز از بَنِن درباره هفته های نخست کار دولت ترامپ سوال کرد، او جواب داد:
" ما گام های بزرگ و گام های سریعی برداشته ایم....ما برای کارهای کوچک به این جا نیامده ایم."